- بکارت
- دوشیزگی
معنی بکارت - جستجوی لغت در جدول جو
- بکارت
- دست نخوردگی، دوشیزگی
- بکارت
- دوشیزه بودن، دوشیزگی، تازگی، نو بودن، در علم زیست شناسی پردۀ بکارت
- بکارت ((بِ رَ))
- دوشیزه بودن، دختری، تازگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بینا گردیدن، بینا دل شدن
مژدگانی، خبر خوش، نوید
مکرر، بدفعات، بارها
به فراوانی بطور فراوانی به بسیاری
گنگی، عجز بیان، بلاهت
رنگینک از خوراک ها
دخترگی دوشیزگی ناسفتگی دخت مهری
مژده، خبر خوش، خبر مسرت آور
بینا شدن، بینایی، کنایه از دانایی
Annunciation
благовещение
Verkündigung
благовіщення
zwiastowanie
anunciação
annunciazione
anunciación
annonce
verkondiging
การประกาศข่าวดี
pemberitahuan
بشكلٍ متنكّرٍ
शुभ संदेश
בשורה
수태 고지
müjdeleme