جدول جو
جدول جو

معنی بورین - جستجوی لغت در جدول جو

بورین
ببر امر بریدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بورچین
تصویر بورچین
(دخترانه)
غزال، مرغابی ماده (نگارش کردی: بورچین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سورین
تصویر سورین
(پسرانه)
توانا، دلیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نورین
تصویر نورین
(دخترانه)
نور (عربی) + ین (فارسی) نورانی، نوری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
(دخترانه)
بلور (عربی) + ین (فارسی) منسوب به بلور، شفاف و درخشان مانند بلور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بارین
تصویر بارین
(دخترانه)
بارندگی، بارش (نگارش کردی: بارین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوکین
تصویر بوکین
(دخترانه)
خیمه شب بازی (نگارش کردی: بوکین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوران
تصویر بوران
سرمای سخت و باد شدید که با برف یا باران همراه است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زورین
تصویر زورین
زبرین، بالایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوریا
تصویر بوریا
فرشی که از نی شکافته می بافند، حصیر، بلاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوبین
تصویر بوبین
قرقره، ماسوره، در علم الکتریک وسیله ای در بعضی دستگاه های برقی شبیه قرقره که روی آن سیم پیچی شده و فشار جریان برق را بالا می برد
فرهنگ فارسی عمید
ابوالضیاء حسن بن محمد بن محمد بن حسن بن عمر بن عبدالرحمن صفوری (963- 1024 هجری قمری)، ملقب به بدرالدین بورینی در نزدیکیهای صفوریه بدنیا آمد و یگانه در زمان خود بود، او را تألیفات فراوانی است، از جمله: نوشته هایی بر تفسیر بیضاوی و حاشیه بر مطول و شرح دیوان ابن الفارض و مشهورترین تألیفات وی تاریخ معروف به تراجم الاعیان فی ابناءالزمان است، وی در دمشق درگذشت و همان جا نیز مدفون شد، (معجم المطبوعات)، رجوع به الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا
مها بین منسوب به بلور ساخته شده از بلور بلوری، جلیدیه. یا دست بلورین. دستی که مانند بلور صاف و شفاف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوریا
تصویر بوریا
حصیری که از نی شکافته مخصوص سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوران
تصویر بوران
سرمای سخت و باد شدید که با برف و باران همراه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زورین
تصویر زورین
زبرین بالایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بروین
تصویر بروین
فرانسوی باران تند و ریز ریز بار
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه نور دوشید خورشید و ماهتاب تثنیه نور: دو نور دو روشنایی، نور آفتاب و نور ماه. یا نورین نیرین. دو نور تابنده (معمولا بدو دوست نیک که باهم باشند خطاب شود)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پیچک استوانه کوچک و قرقره و ماسوره فلزی یا چوبین یا پلاستیکی که بدور آن نخ و کاغذ و ابریشم و پشم و غیره بپیچند قرقره ای که بدور آن سیم فلزی روپوش داری بچیچند و جریان الکتریسیته از آن عبور کند و یا بوسیله آن بتوان تغییری در جریان برق ایجاد کرد پیچک
فرهنگ لغت هوشیار
قرقره ای که به دور آن سیم روپوش دار پیچیده شده است و برای تغییر مقدار جریان برق در موتورها و دستگاه های برقی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوریا
تصویر بوریا
حصیر، حصیری که از نی شکافته می بافند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوران
تصویر بوران
باران یا برفی که با باد باشد، باد شدیدی که برف های کوه را از جایی به جایی منتقل کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
منسوب به بلور، ساخته شده از بلور، بلوری، جلیدیه، دست ، دستی که مانند بلور صاف و شفاف است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوران
تصویر بوران
برف باد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بوریا
تصویر بوریا
حصیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
Crystalline
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
cristallin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
кристаллический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
kristallin
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
кристалічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
krystaliczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
水晶的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
cristalino
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
cristallino
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
cristalino
دیکشنری فارسی به اسپانیایی