- بهلول (پسرانه)
- از عاقلان دیوانه نما در زمان هارون الرشید که هارون و خلفای دیگر از او تقاضای موعظه می کردند
معنی بهلول - جستجوی لغت در جدول جو
- بهلول
- مرد خنده رو، نیکو روی
- بهلول ((بُ))
- مرد خنده رو، نیکوکار، بزرگ طایفه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اسپ نیک رو، مرد نیک مرد خوب
لغزان نرم تابان
نجات یافتن و رستگار شدن، سرد و نمناک شدن باد، در آویختن