- بهزاد (پسرانه)
- نیک نژاد، مینیاتوریست مشهور صفویان، نام اسب سیاوش، مرکب از به (بهتر، خوب) + زاد (زاده)، نام نقاش و مینیاتوریست معروف در اوخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه انوشیروان پادشاه ساسانی
معنی بهزاد - جستجوی لغت در جدول جو
- بهزاد
- نیک ذات، خوش فطرت
- بهزاد
- خوش نژاد، اصیل، نیکوتبار
- بهزاد ((بِ))
- نیک نژاد، نیکوتبار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرزند نسل
شهرزاده
زن و فرزند، فرزند، نسل
زاده مه، شاهزاده، مهتر زاده