جدول جو
جدول جو

معنی بهت - جستجوی لغت در جدول جو

بهت
دهشت زده شدن، خاموش و متحیر ماندن، حیرت، دهشت، شگفتی آمیخته به سکوت، در علم روانشناسی گیجی و کاهش هشیاری
تصویری از بهت
تصویر بهت
فرهنگ فارسی عمید
بهت
(بَ هََ)
نوعی از طعام باشد و بعضی گویند شیربرنج است و بعضی گویند فرنی است که برادر پالوده باشد و بعضی گویند حلوای برنج است و معرب آن بهط است. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم). مأخوذ از هندی، یک نوع غذایی که شیربرنج نیز گویند. (ناظم الاطباء). نوعی از طعام خوردنی است. (انجمن آرا) ، شاد و مسرور کردن کسی را. (ناظم الاطباء). شاد و مسرور ساختن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
بهت
(بَ)
این نام هندوی است و معنی او رفتن ستاره است به روزی. (التفهیم). لفظ هندی است و نزد منجمان حرکت کوکبی بود در زمان معین مثل ده روز یا پنج روزیا کمتر یا بیشتر. چون مطلق گویند مراد مقدار حرکت او بود در یک شبانه روز. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
بهت
(بَ)
سنگی است. (منتهی الارب). نام یک نوع سنگ.
لغت نامه دهخدا
بهت
(بَ)
قومی از برهمنان و آنرا اهل اردو بهایت نیز گویند... و این لفظ هندی است. (از آنندراج) (از غیاث) ، از قنوات مشهور تهران بوده است. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
لغت نامه دهخدا
بهت
(اِ عِ)
دروغ بستن بر کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
بهت
حیران کردن، سرگشته شدن
تصویری از بهت
تصویر بهت
فرهنگ لغت هوشیار
بهت
((بُ))
کذب، دروغ، افترا
تصویری از بهت
تصویر بهت
فرهنگ فارسی معین
بهت
((بَ یا بُ))
سرگشته ماندن، خیره شدن، عاجز شدن، درمانده گشتن
تصویری از بهت
تصویر بهت
فرهنگ فارسی معین
بهت
گیجی
تصویری از بهت
تصویر بهت
فرهنگ واژه فارسی سره
بهت
تحیر، تعجب، حیرت، خیرگی، خیره، شگفتی، گیجی، مات زده، حیرت کردن، خیره شدن، شگفت زده شدن، متحیر ماندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهتا
تصویر بهتا
(دخترانه)
مرکب از به (بهتر، خوبتر) + تا (یار، همتا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
خوب تر، نیکوتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
خوبتر، زیبا تر، جمیل تر، شایسته تر، پسندیده تر، نیکو تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
((بِ تَ))
نیکوتر، خوب تر، زیباتر، جمیل تر، شایسته تر، لایق تر، با کیفیت خوب تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
Better
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
meilleur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
ดีกว่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
bora
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
daha iyi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
더 좋은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
より良い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
טוב יותר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
बेहतर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
lebih baik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
besser
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
beter
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
mejor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
migliore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
melhor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
更好的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
lepszy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
кращий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
лучший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بهتر
تصویر بهتر
ভালো
دیکشنری فارسی به بنگالی