جدول جو
جدول جو

معنی بنکدار - جستجوی لغت در جدول جو

بنکدار
کسی که جنس کلی دارد و به خرده فروشان میفروشد، عمده فروش تاجر، عمده فروش
فرهنگ لغت هوشیار
بنکدار
((بُ نَ))
عمده فروش، کسی که جنس را به طور عمده می فروشد
تصویری از بنکدار
تصویر بنکدار
فرهنگ فارسی معین
بنکدار
کسی که مواد غذایی به ویژه برنج و روغن را به صورت عمده و زیاد می فروشد، عمده فروش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انکدار
تصویر انکدار
شتافتن، نیک دویدن، فرود ستاره
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده بندار ریشه دار، کیسه دار خانه دار صاحب تجمل و مکنت مایه دار، مالک صاحب ملک (بیشتر در خراسان)، کسی که خراج جنسی را بطور عمده میخرد، کسی که پیشه اش مالداری و باغداری و فروش محصول باغ و باغتره است، دارو فروش دوافروش، اسب فروش، آنکه چیزی را نگاه دارد تا بقیمت گرانتر بفروشدگرانفروش، تاجر معدن، متصدی چاپارخانه صاحب برید، سردار قشون سالار، گمرکچی، موکل اخذ مالیات از بارها و بنه ها، ذخیره، انبار، ثابت مقرر، جامد سخت، اصلی اصیل، باهوش دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بندار
تصویر بندار
دارای باغ و ملک بسیار، بنه دار، مال دار، مایه دار، سرمایه دار، کسی که مالیات یک ناحیه را جمع آوری می کرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بندار
تصویر بندار
((بُ))
مالدار، مایه دار، کیسه دار، خانه دار، دوا فروش، ری شه دار، نام طبقه ای از طبقات عالی اجتماعی در قدیم که لباس مخصوص به خود را داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باکداری
تصویر باکداری
اکتراث
فرهنگ واژه فارسی سره
پارسی تازی شده اسکدار: پیک نامه بر، کیسه چرمین کیسه نامه ها پیک سوار، پیک پیاده، خریطه و کیسه پیکها که نامه ها را در آن گذارند، پایگاه و منزل پیکها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکردار
تصویر بکردار
بطریقه و برفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالدار
تصویر بالدار
پرنده و هر چیز که صاحب بال باشد، دارای بال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشدار
تصویر بخشدار
دارنده بخش، کسی که امور یک بخش را تحت نظر فرماندار اداره میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باغدار
تصویر باغدار
صاحب و مالک باغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازدار
تصویر بازدار
پارسی تازی گشته باز دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوندار
تصویر بوندار
(دخترانه)
دارای بوی خوش (نگارش کردی: بندار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انکسار
تصویر انکسار
پراشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنکران
تصویر بنکران
برنج و هر چیز برشته شده و چسبیده به ته دیگ بکران ته دیگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بویدار
تصویر بویدار
دارای بو دارای رایحه با بوی، سگ شکاری بوی پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهادار
تصویر بهادار
دارای قیمت، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پتکدار
تصویر پتکدار
آهنگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باددار
تصویر باددار
هر غذائی که نفخ بیاورد
فرهنگ لغت هوشیار
میوه دار باثمرمثمر (درخت)، آبستن حامله، مخلوط با فلز کم بها مغشوش نبهره. یا زبان باردار. زبانی که قشر سفیدی بر روی آن بندد و علامت تخمه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باجدار
تصویر باجدار
جمع کننده باج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر دار
تصویر بر دار
قرار گرفته بر درخت، برداشته وبلند شده وبمعنی قبول کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدکردار
تصویر بدکردار
بدافعال وبدکردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگدار
تصویر برگدار
دارای برگ برگ دهنده (درخت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگدار
تصویر زنگدار
طنین دار (صدا آواز)، دارنده زنگ
فرهنگ لغت هوشیار
آماسیدن پوست فرود آمدن روان شدن پایین آمدن فرو شدن فرود آمدن بنشیب آمدن، فرود آمدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسدار
تصویر انسدار
مدام رفتن، شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکسار
تصویر انکسار
شکسته شدن، شکست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تن دار
تصویر تن دار
کلان، درشت، تناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکسار
تصویر انکسار
شکسته شدن، شکستگی، کنایه از فروتنی
انکسار نور: در علم فیزیک تغییر جهت پرتو نور هنگام عبور یک مادۀ شفاف به مادۀ شفاف دیگر با غلظت متفاوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهادار
تصویر بهادار
قیمت دار، باارزش، گران بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازدار
تصویر بازدار
کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازبان، بازیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باردار
تصویر باردار
آبستن، برای مثال اگر مار زاید زن باردار / به از آدمی زادۀ دیوسار (سعدی۱ - ۶۸)، میوه دار مثلاً درخت باردار، حامل بار
فرهنگ فارسی عمید