معنی بالدار - فرهنگ لغت هوشیار
معنی بالدار
- بالدار
- پرنده و هر چیز که صاحب بال باشد، دارای بال
تصویر بالدار
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با بالدار
بالدار
- بالدار
- مُرَکَّب اَز: بال + دار، دارای بال، که بال داشته باشد، پرنده و هر چیز که صاحب بال باشد، رجوع به بال در معانی مختلفه شود
لغت نامه دهخدا
باردار
- باردار
- میوه دار باثمرمثمر (درخت)، آبستن حامله، مخلوط با فلز کم بها مغشوش نبهره. یا زبان باردار. زبانی که قشر سفیدی بر روی آن بندد و علامت تخمه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بازدار
- بازدار
- کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازبان، بازیار
فرهنگ فارسی عمید