- بنوبت
- به پستا بدور بطور نوبتی
معنی بنوبت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به اندازه در یستگی به سنج بر حسب، بعلاقه بمناسبت، بمقابله، بمشابهت. توضیح لازم الاضافه است
پستا
پسری، فرزند خواندگی پسری، پسر خواندگی. یا اضافه بنوت. اضافه نام پسر یا نوه بنام پدر یا جد: محمود سبکتگین ابوعلی سینا
وقت چیزی یا کاری، فرصت، بار، دفعه، کرت، مرتبه، برای مثال به روزی دو نوبت برآرای خوان / سران سپه را یکایک بخوان (نظامی۵ - ۱۰۹۳) ، دوران، زمان، امری که دارای نظم و ترتیب باشد، قراول، کشیک، طبل، کوس، کوس یا دهل بزرگی که چند بار در شب و روز در بارگاه سلاطین نواخته می شد، بارگاه، خیمۀ بزرگ
مرتبه، دفعه، دور
((نُ بَ))
فرهنگ فارسی معین
بار، دفعه، کرت، جمع نوب، وقت، هنگام، خیمه، خیمه پاسبانی، پاس، نگهبانی، هر کاری که به طور متناوب انجام شود
نقاره، طبل بسیار بزرگی که در ساعات معین از شبانه روز می نواختند
پسری، پسرخواندگی