پرستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد چلچله، پرستوک، بالوایه، بلسک، خطّاف، باسیج، پرستک، فرشتو، ابابیل، فرستوک، پالوانه، فراستوک، فراشتوک
پَرَستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد چِلچِله، پَرَستوک، بالوایه، بَلَسک، خَطّاف، باسیج، پَرَستُک، فَرَشتو، اَبابیل، فَرَستوک، پالوانه، فراستوک، فراشتوک
میوه ای سبز رنگ و مخروطی شکل که مصرف خوراکی و دارویی دارد، گیاه این میوه با برگ های پهن و گل هایش درشت زرد و سفید، نوعی شیرینی که از آرد، تخم مرغ، نشاسته، شکر، روغن و ماست تهیه می شود و معمولاً همراه زولبیا مصرف می شود
میوه ای سبز رنگ و مخروطی شکل که مصرف خوراکی و دارویی دارد، گیاه این میوه با برگ های پهن و گل هایش درشت زرد و سفید، نوعی شیرینی که از آرد، تخم مرغ، نشاسته، شکر، روغن و ماست تهیه می شود و معمولاً همراه زولبیا مصرف می شود
طریقتی است که مؤسس آن علی بن حجازی بن محمد بیومی (1108 هجری قمری) بوده و خود از پیروان طریقۀ قادریه بوده است و این فرقه در جده و مکه و فرات و سند تکایایی دارد و تکیۀ اصلی آنان در قریه ای نزدیک شهر قاهره است و ذکر پیروان این طریقت ’یا الله ’ است با فرود آوردن سر و گذاردن دستها بر روی سینه هایشان. (دائره المعارف فارسی)
طریقتی است که مؤسس آن علی بن حجازی بن محمد بیومی (1108 هجری قمری) بوده و خود از پیروان طریقۀ قادریه بوده است و این فرقه در جده و مکه و فرات و سند تکایایی دارد و تکیۀ اصلی آنان در قریه ای نزدیک شهر قاهره است و ذکر پیروان این طریقت ’یا الله ’ است با فرود آوردن سر و گذاردن دستها بر روی سینه هایشان. (دائره المعارف فارسی)
فرقه ای از غلاه شیعه که پیرو بنان سمعان تمیمی بودند. اعتقاد آنان بر این بود که باری تعالی در علی حلول کرد و پس از وی در پسرش محمد بن حنیفه و پس از او در پسرش ابوهاشم و پس از او در بنان و نیز گویند: خداوند نیز فناپذیر است بجز ’وجه خدا’ بدلیل آیۀ و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام در آیۀ 27 سورۀ الرحمان. (از کشاف اصطلاحات الفنون) (از تعریفات جرجانی)
فرقه ای از غلاه شیعه که پیرو بنان سمعان تمیمی بودند. اعتقاد آنان بر این بود که باری تعالی در علی حلول کرد و پس از وی در پسرش محمد بن حنیفه و پس از او در پسرش ابوهاشم و پس از او در بنان و نیز گویند: خداوند نیز فناپذیر است بجز ’وجه خدا’ بدلیل آیۀ و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام در آیۀ 27 سورۀ الرحمان. (از کشاف اصطلاحات الفنون) (از تعریفات جرجانی)
ج ناموس. رجوع به ناموس شود، نوامیس الهیه، قوانین شرعی. (یادداشت مؤلف) ، علم نوامیس، یکی از شعب علم سیمیاست. (یادداشت مؤلف). و نیز رجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی ص 63 شود، علم نوامیس، حکمت عملی. (فرهنگ فارسی معین)
ج ِناموس. رجوع به ناموس شود، نوامیس الهیه، قوانین شرعی. (یادداشت مؤلف) ، علم نوامیس، یکی از شعب علم سیمیاست. (یادداشت مؤلف). و نیز رجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی ص 63 شود، علم نوامیس، حکمت عملی. (فرهنگ فارسی معین)
نام مدارسی است که به امر خواجه نظام الملک وزیر دانشمند و مقتدر دولت سلجوقیان، در قرن پنجم هجری قمری، در ولایات مهم قلمرو سلجوقی تأسیس شد، و ظاهراً نظامیه ها نخستین مدارسی بوده است که برای طلاب و دانشجویان آنها راتبه و شهریۀ معین و مداومی مقرر شده است. این مدارس به صورت آموزشگاههای مرتب شبانه روزی مخصوص شافعی مذهبان اداره می شده و وسایل آسایش طلاب آنها از هر حیث فراهم بوده است. معروفترین نظامیه ها عبارت است از: 1- نظامیۀ نیشابور، این مدرسه در اواخر نیمۀ اول قرن پنجم هجری قمری به امر خواجه نظام الملک برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک بن عبداﷲ جوینی متوفی به سال 487 هجری قمری بنا شد و ابوالمعالی سی سال در آنجا به تدریس و خطابه و ذکر می پرداخت و روزانه سیصد مرد در آنجا به دانش آموزی جمع می شدند، از طلاب و دانش آموزان نامدار این مدرسه اند: امام محمد غزالی و اوحدالدین انوری ابیوردی. 2- نظامیۀ بغداد، بنای این مدرسه در سال 459 هجری قمری پایان گرفت، نظام الملک برای ساختمان این مدرسه 200000 دینار از مال خود خرج کرد و موقوفات متعدد و پردرآمدی بدان تخصیص داد، در نظامیۀ بغداد حجره هائی به سکونت طلاب اختصاص داشت و کتاب خانه معتبر آن از کتابهای ارجمند انباشته بود. در این دارالعلم بزرگ شش هزار تن دانشجو به تحصیل فقه و تفسیر و حدیث و نحو و لغت و ادبیات و فلسفه، اشتغال داشتند و به روایت ابن جبیر اندلسی که در سال 580 هجری قمری بغداد را سیاحت کرده است: ’بغداد را نزدیک سی مدرسه است و بزرگترین و مشهورترین آنها نظامیه است’ در آغاز تأسیس نظامیۀ بغداد از امام شیخ ابواسحاق شیرازی دعوت شد تادر آنجا به تدریس پردازد و تا فرارسیدن وی امام ابونصر بغدادی، معروف به ابن صباغ بیست روزی بدین مهم پرداخت، امام غزالی نیز از مدرسان این دارالعلم بود. تولیت نظامیۀ بغداد بعد از خواجه نظام الملک با فرزندان وی بود و این دانشگاه بزرگ مذهب شافعی تا قریب دوقرن بعد از ایجاد در اوج عظمت و اشتهار بود و از آن پس نیز با اینکه مدرسه مستنصریه از شهرت و اعتبار آن کاسته بود، مدتها دایر بود. 3- نظامیۀ بلخ، از اساتید معروف آن آدم بن اسدالهروی است و از شاگردان بنام آنجا رشید وطواط است. 4- نظامیۀ بصره، به روایت مؤلف تجارب السلف این مدرسه که از نظامیۀ بغداد نیکوتر و بزرگتر بوده است، در اواخر ایام المعتصم باﷲ خراب شد و از مصالح ساختمانی آن در شهر بصره مدرسه دیگری به همین نام ساختند. 5- نظامیۀ اصفهان، که خواجه ده هزار دینار از ضیاع و مستغلات خویش بر آن وقف کرده بود و آن را به نام صدرالدین خجندی مدرسه صدریه هم نامیده اند. گذشته از اینها نظامیه هائی در مرو و موصل و هرات نیز به همت و امر خواجه تأسیس شده بوده است. (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 صص 234- 241). برای تحقیق بیشتر رجوع به مجلۀ مهر سال 2 شمارۀ 2 ص 117 مقالۀ مرحوم سعید نفیسی زیر عنوان نظامیه و مقدمۀ جلال همائی بر غزالی نامه و وفیات الاعیان ج 1 ص 222 و 407 و طبقات الشافعیه ج 3 ص 137 و 252 به بعد و تجارب السلف ص 269 و تاریخ تمدن اسلامی ج 3 ص 97 و دایره المعارف اسلامی ج 3 ص 404 و رحلۀ ابن جبیر چ مصر ص 197 و حوادث الجامعه ص 124 شود
نام مدارسی است که به امر خواجه نظام الملک وزیر دانشمند و مقتدر دولت سلجوقیان، در قرن پنجم هجری قمری، در ولایات مهم قلمرو سلجوقی تأسیس شد، و ظاهراً نظامیه ها نخستین مدارسی بوده است که برای طلاب و دانشجویان آنها راتبه و شهریۀ معین و مداومی مقرر شده است. این مدارس به صورت آموزشگاههای مرتب شبانه روزی مخصوص شافعی مذهبان اداره می شده و وسایل آسایش طلاب آنها از هر حیث فراهم بوده است. معروفترین نظامیه ها عبارت است از: 1- نظامیۀ نیشابور، این مدرسه در اواخر نیمۀ اول قرن پنجم هجری قمری به امر خواجه نظام الملک برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک بن عبداﷲ جوینی متوفی به سال 487 هجری قمری بنا شد و ابوالمعالی سی سال در آنجا به تدریس و خطابه و ذکر می پرداخت و روزانه سیصد مرد در آنجا به دانش آموزی جمع می شدند، از طلاب و دانش آموزان نامدار این مدرسه اند: امام محمد غزالی و اوحدالدین انوری ابیوردی. 2- نظامیۀ بغداد، بنای این مدرسه در سال 459 هجری قمری پایان گرفت، نظام الملک برای ساختمان این مدرسه 200000 دینار از مال خود خرج کرد و موقوفات متعدد و پردرآمدی بدان تخصیص داد، در نظامیۀ بغداد حجره هائی به سکونت طلاب اختصاص داشت و کتاب خانه معتبر آن از کتابهای ارجمند انباشته بود. در این دارالعلم بزرگ شش هزار تن دانشجو به تحصیل فقه و تفسیر و حدیث و نحو و لغت و ادبیات و فلسفه، اشتغال داشتند و به روایت ابن جبیر اندلسی که در سال 580 هجری قمری بغداد را سیاحت کرده است: ’بغداد را نزدیک سی مدرسه است و بزرگترین و مشهورترین آنها نظامیه است’ در آغاز تأسیس نظامیۀ بغداد از امام شیخ ابواسحاق شیرازی دعوت شد تادر آنجا به تدریس پردازد و تا فرارسیدن وی امام ابونصر بغدادی، معروف به ابن صباغ بیست روزی بدین مهم پرداخت، امام غزالی نیز از مدرسان این دارالعلم بود. تولیت نظامیۀ بغداد بعد از خواجه نظام الملک با فرزندان وی بود و این دانشگاه بزرگ مذهب شافعی تا قریب دوقرن بعد از ایجاد در اوج عظمت و اشتهار بود و از آن پس نیز با اینکه مدرسه مستنصریه از شهرت و اعتبار آن کاسته بود، مدتها دایر بود. 3- نظامیۀ بلخ، از اساتید معروف آن آدم بن اسدالهروی است و از شاگردان بنام آنجا رشید وطواط است. 4- نظامیۀ بصره، به روایت مؤلف تجارب السلف این مدرسه که از نظامیۀ بغداد نیکوتر و بزرگتر بوده است، در اواخر ایام المعتصم باﷲ خراب شد و از مصالح ساختمانی آن در شهر بصره مدرسه دیگری به همین نام ساختند. 5- نظامیۀ اصفهان، که خواجه ده هزار دینار از ضیاع و مستغلات خویش بر آن وقف کرده بود و آن را به نام صدرالدین خجندی مدرسه صدریه هم نامیده اند. گذشته از اینها نظامیه هائی در مرو و موصل و هرات نیز به همت و امر خواجه تأسیس شده بوده است. (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 صص 234- 241). برای تحقیق بیشتر رجوع به مجلۀ مهر سال 2 شمارۀ 2 ص 117 مقالۀ مرحوم سعید نفیسی زیر عنوان نظامیه و مقدمۀ جلال همائی بر غزالی نامه و وفیات الاعیان ج 1 ص 222 و 407 و طبقات الشافعیه ج 3 ص 137 و 252 به بعد و تجارب السلف ص 269 و تاریخ تمدن اسلامی ج 3 ص 97 و دایره المعارف اسلامی ج 3 ص 404 و رحلۀ ابن جبیر چ مصر ص 197 و حوادث الجامعه ص 124 شود
نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران - اهواز ضمیمۀ بخش مرکزی شهرستان اهواز است، این ایستگاه در 20هزارگزی شمال اهواز واقع است و ساکنین آن کارمندان راه آهن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 355)
نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران - اهواز ضمیمۀ بخش مرکزی شهرستان اهواز است، این ایستگاه در 20هزارگزی شمال اهواز واقع است و ساکنین آن کارمندان راه آهن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 355)
ابن مغیره بن عبدالله بن عمرو بن مخزوم والد ام المؤمنین ام سلمه. و این ابوامیه را با مسافر بن ابی عمرو و زمعه بن اسود ازوادالرکب گفتندی، از اینرو که در هر کاروان که یکی از آنان بودندی دیگر مردم قافله را زاد نبایستی و بر خوان او گرد آمدندی، شهری بنزدیک دمیاط، نسبت بدان بؤنی باشد: حمز بؤنی، قریه ای از خرۀ بهنسی، هم به صعید رجوع به امیه بن ابی امیه و محمد بن ابی امیه و علی بن ابی امیه و عبدالله بن ابی امیه بن ابی امیه و احمد بن امیه بن ابی امیه شود
ابن مغیره بن عبدالله بن عمرو بن مخزوم والد ام المؤمنین ام سلمه. و این ابوامیه را با مسافر بن ابی عمرو و زمعه بن اسود ازوادالرکب گفتندی، از اینرو که در هر کاروان که یکی از آنان بودندی دیگر مردم قافله را زاد نبایستی و بر خوان او گرد آمدندی، شهری بنزدیک دمیاط، نسبت بدان بؤنی باشد: حمز بؤنی، قریه ای از خرۀ بهنسی، هم به صعید رجوع به امیه بن ابی امیه و محمد بن ابی امیه و علی بن ابی امیه و عبدالله بن ابی امیه بن ابی امیه و احمد بن امیه بن ابی امیه شود
طایفه ای از عرب، و این طایفه دین مجوسی داشتند. (یادداشت بخط مؤلف بنقل از بیان الادیان). نام قبیله ای از عرب و اشعار این قبیله را ابوسعید سکری گرد کرده است. (ابن الندیم)
طایفه ای از عرب، و این طایفه دین مجوسی داشتند. (یادداشت بخط مؤلف بنقل از بیان الادیان). نام قبیله ای از عرب و اشعار این قبیله را ابوسعید سکری گرد کرده است. (ابن الندیم)
دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9) ، آنکه در حاصل زرع یاثمر باغی سهم و حصه دارد. (یادداشت بخط مؤلف) ، تحت اللفظ بمعنی سهم برنده. (حاشیۀ برهان چ معین). بهره برنده. سودبرنده. (فرهنگ فارسی معین)
دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9) ، آنکه در حاصل زرع یاثمر باغی سهم و حصه دارد. (یادداشت بخط مؤلف) ، تحت اللفظ بمعنی سهم برنده. (حاشیۀ برهان چ معین). بهره برنده. سودبرنده. (فرهنگ فارسی معین)
نام پسر یعقوب علیه السلام که برادر حقیقی یوسف علیه السلام بود و ابن یامین غلط است. (آنندراج) (غیاث). در عبری بمعنی پسر دست راست، کوچکترین پسر یعقوب و راحیل جد یکی از قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل. این قبیله در شمال فلسطین سکنی داشتند و مردمانش تیراندازان ماهری بودند. (از دایره المعارف فارسی). و رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
نام پسر یعقوب علیه السلام که برادر حقیقی یوسف علیه السلام بود و ابن یامین غلط است. (آنندراج) (غیاث). در عبری بمعنی پسر دست راست، کوچکترین پسر یعقوب و راحیل جد یکی از قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل. این قبیله در شمال فلسطین سکنی داشتند و مردمانش تیراندازان ماهری بودند. (از دایره المعارف فارسی). و رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
دهی است از دهستان اسحاق آبادبخش قدمگاه شهرستان نیشابور، سکنۀ آن 53 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان اسحاق آبادبخش قدمگاه شهرستان نیشابور، سکنۀ آن 53 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
گیاهی از تیره پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید
گیاهی از تیره پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست مونث نظامی: ... (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست مونث نظامی: ... (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد