جدول جو
جدول جو

معنی بنشاد - جستجوی لغت در جدول جو

بنشاد
(پسرانه)
شاد بنیان
تصویری از بنشاد
تصویر بنشاد
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهشاد
تصویر بهشاد
(پسرانه)
خوشحال وشاد، مرکب از به (بهتر یا خوب) + شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
اساس، موسسه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنداد
تصویر بنداد
بنیاد اساس، اصل هر چیز، پشتیبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
پایه، اصل، ریشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنلاد
تصویر بنلاد
بنای عمارت و اصل آن، دیوار و اصل آن، پشتیبان. بنیاد وپی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوشاد
تصویر بوشاد
یونانی تازی شده شلغم از گیاهان شلغم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشاد
تصویر انشاد
تعریف کردن گشمده را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
بیخ، پایه، اصل، شالوده، پی دیوار
بنیاد کردن: بنا کردن، شالوده ریختن، آغاز کردن، دست به کاری زدن
بنیاد نهادن: شالوده ریختن، بنا کردن، آغاز کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنداد
تصویر بنداد
بنیاد، بیخ، پایه، اصل، شالوده، پی دیوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انشاد
تصویر انشاد
((اِ))
شعر خواندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
((بُ))
شالوده، اساس، بیخ، پایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
برانداختن خراب کردن، منهدم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنلاد
تصویر بنلاد
((بُ))
دیوار، پی، بنیاد، پشتیبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنداد
تصویر بنداد
((بُ))
بنیاد، اساس، اصل هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنلاد
تصویر بنلاد
بنیاد، برای مثال لاد را بر بنای محکم نه / که نگهدار لاد بنلاد است (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۳۹)
پشتیبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انشاد
تصویر انشاد
خواندن شعر کسی برای دیگری، شعر خواندن، هجو کردن، راهنمایی کردن، تعریف گمشده ای را کردن و در طلب آن رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوشاد
تصویر بوشاد
شلغم، ریشۀ قهوه ای یا سفید رنگ گیاهی یکساله به همین نام که مصرف دارویی و خوراکی دارد، سلجم، شلجم، شلم، لفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنیاد
تصویر بنیاد
Foundation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
มูลนิธิ
دیکشنری فارسی به تایلندی
بدون تقليلٍ
دیکشنری فارسی به عربی