- بنزول
- بنزن، مایعی بی رنگ، با بوی تند، سبک تر از آب، بسیار فرّار و قابل اشتعال که از تقطیر تدریجی قطران زغال سنگ به دست می آید و در ساختن رنگ، عطرهای مصنوعی و مواد منفجره به کار می رود
معنی بنزول - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریسمانی که بدریچه دول آسیا اتصال دارد و چون آن را بکشند غله از دول در میان دو سنگ آسیا داخل گردد
مهمانخانه مهمانسرای، چاییده سرما خورده
افت، فروفرستادن، پایین آمدن
مقابل صعود، فرود آمدن، پایین آمدن، نازل شدن (قرآن)، کم شدن، تنزّل، کنایه از ربح و سود پول، ربا
فرود آمدن، پائین آمدن، فروشدن
Descent
descendência
descenso
zstąpienie
спуск
afdaling
Abstieg
descente
discesa
अवतरण
অবতরণ
penurunan
kushuka
ירידה
การตกลง
نزولٌ