- بندآب
- بندی که در جلو آب ببندند، سد
معنی بندآب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غنداب و، می شیرین شربت، شراب قندی. قند پهلو. چایی که قند یا شکر در آن حل نکنند بلکه حب قند را در دهن گذارند و چای را به شیرینی آن نوشند
تیزآب، آبی که با سرعت زیاد جریان داشته باشد
آب گندیده، آب ایستاده و بدبو، جایی که آب های بدبو و کثیف جمع شود