سپستان، که گیاهی است. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به سپستان شود، باکره. دوشیزه. دست نخورده: از شمار تو... طرفه بمهر است هنوز وز شمار دگران چو در تیم دو دراست. (لبیبی). سالی است که شد عروس و بیش است با موجب شو بمهر خویش است. (نظامی)
سپستان، که گیاهی است. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به سپستان شود، باکره. دوشیزه. دست نخورده: از شمار تو... طرفه بمُهر است هنوز وز شمار دگران چو درِ تیم دو دراست. (لبیبی). سالی است که شد عروس و بیش است با موجب شو بمُهر خویش است. (نظامی)
سنگی که برای بت بر آن قربانی ذبح کنند. (ازمنتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کنایه از ساغر خالی از شراب. (از برهان) (هفت قلزم) (غیاث) (از آنندراج) (از فرهنگ نظام). - بغداد کسی خراب بودن، کنایه از گرسنه بودن: سرتاسر آفاق همه بوی کباب است این با که توان گفت که بغداد خراب است. بسحاق اطعمه (از فرهنگ ضیا). شود بغداد طبع من خراب از بوی داروها چو پیر کازرونی شیر در ریچار میریزد. بسحاق اطعمه. - امثال: اگر دانی که نان دادن ثواب است تو خود میخور که بغدادت خراب است. (از فرهنگ نظام) (از امثال و حکم دهخدا). چو شط، چشم خلیفه گر پرآب است عجب نبود که بغدادش خراب است سلیم قحطیه (از آنندراج)
سنگی که برای بت بر آن قربانی ذبح کنند. (ازمنتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کنایه از ساغر خالی از شراب. (از برهان) (هفت قلزم) (غیاث) (از آنندراج) (از فرهنگ نظام). - بغداد کسی خراب بودن، کنایه از گرسنه بودن: سرتاسر آفاق همه بوی کباب است این با که توان گفت که بغداد خراب است. بسحاق اطعمه (از فرهنگ ضیا). شود بغداد طبع من خراب از بوی داروها چو پیر کازرونی شیر در ریچار میریزد. بسحاق اطعمه. - امثال: اگر دانی که نان دادن ثواب است تو خود میخور که بغدادت خراب است. (از فرهنگ نظام) (از امثال و حکم دهخدا). چو شط، چشم خلیفه گر پرآب است عجب نبود که بغدادش خراب است سلیم قحطیه (از آنندراج)
یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان ایرانشهر. این بخش در جنوب باختری ایرانشهر واقعو جادۀ شوسۀ ایرانشهر به چاه بهار از وسط این بخش عبور می کند. این بخش محدود است از شمال به بخش حومه ایرانشهر، از شرق به بخش سرباز از جنوب به بخش نیک شهر از شهرستان چاه بهار از غرب به بخش کهنوج از شهرستان جیرفت. بخش بمپور به دو قسمت کوهستانی و جلگه تقسیم میشود. آب مشروب قرای بخش بمپور از رودخانه و قنات و چشمه تأمین میشود. و محصول عمده آنجا غلات، خرما، حبوب، ذرت و لبنیات است. این بخش از پنج دهستان و123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل میشود و جمعیت آن قریب چهل هزار تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ، جای بدبو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) قصبۀ مرکز بخش بمپور، شهرستان ایرانشهر. در حدود پنجهزار تن سکنه دارد. محصول آن غلات، خرما، لبنیات و ذرت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان ایرانشهر. این بخش در جنوب باختری ایرانشهر واقعو جادۀ شوسۀ ایرانشهر به چاه بهار از وسط این بخش عبور می کند. این بخش محدود است از شمال به بخش حومه ایرانشهر، از شرق به بخش سرباز از جنوب به بخش نیک شهر از شهرستان چاه بهار از غرب به بخش کهنوج از شهرستان جیرفت. بخش بمپور به دو قسمت کوهستانی و جلگه تقسیم میشود. آب مشروب قرای بخش بمپور از رودخانه و قنات و چشمه تأمین میشود. و محصول عمده آنجا غلات، خرما، حبوب، ذرت و لبنیات است. این بخش از پنج دهستان و123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل میشود و جمعیت آن قریب چهل هزار تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ، جای بدبو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) قصبۀ مرکز بخش بمپور، شهرستان ایرانشهر. در حدود پنجهزار تن سکنه دارد. محصول آن غلات، خرما، لبنیات و ذرت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)