جدول جو
جدول جو

معنی بلیغ - جستجوی لغت در جدول جو

بلیغ
فصیح، رسا
تصویری از بلیغ
تصویر بلیغ
فرهنگ لغت هوشیار
بلیغ
فصیح، رسا، کامل، تمام، کسی که سخنش خوب و رسا باشد
تصویری از بلیغ
تصویر بلیغ
فرهنگ فارسی عمید
بلیغ
((بَ))
زبان آور، رسا، شیوا
تصویری از بلیغ
تصویر بلیغ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبلیغ
تصویر تبلیغ
نمایاندن آگهی، آوازه گری، پیام رسانی، آگهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبلیغ
تصویر تبلیغ
رسانیدن، واصل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبلیغ
تصویر تبلیغ
آگاه کردن دیگران از فایده های چیزی، کسی یا عقیده ای مثلاً تبلیغ کالا، تبلیغ انتخاباتی، تبلیغ حزبی، رساندن خبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبلیغ
تصویر تبلیغ
((تَ بَ لُّ))
رسانیدن پیام یا خبر، موضوعی را به اطلاع عموم رسانیدن، جمع تبلیغات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبلیغ
تصویر تبلیغ
Promotion, Publicity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
продвижение , публичность
دیکشنری فارسی به روسی
просування , реклама
دیکشنری فارسی به اوکراینی
promoção, publicidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
promozione, pubblicità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
promotion, publicité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
promotie, publiciteit
دیکشنری فارسی به هلندی
การส่งเสริม , การประชาสัมพันธ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
ترويجٌ , إعلانٌ
دیکشنری فارسی به عربی
קידום , פרסום
دیکشنری فارسی به عبری
프로모션 , 홍보
دیکشنری فارسی به کره ای
uhamasishaji, matangazo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
প্রচার , প্রচার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تشہیر , تشہیر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بریغ
تصویر بریغ
خوشه انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلیه
تصویر بلیه
رنج، مصیبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلیل
تصویر بلیل
باد سردی که با باران توام باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تکیه کاغذی که بر روی آن مشخصاتی چاپ شده باشد حاکی از بها و تاریخ و محل استفاده آن و غالباً برای ورود به اتوبوس و تاتر و سینما و قطار و غیره بکار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلیز
تصویر بلیز
سفره بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلید
تصویر بلید
کند خاطر، کاهل و کند
فرهنگ لغت هوشیار