مخفف ابوالحسن. رجوع به بل و ابوالحسن شود: چون شیر ایزد بلحسن در دور گرد انگیختن. ناصرخسرو. اثبات رؤیت شیعه بدین وجه کنند که علی مرتضی (ع) نه چنانکه بلحسن اشعر و ابن الکلاب و جهم صفوان... (کتاب النقض ص 521)
مخفف ابوالحسن. رجوع به بُل و ابوالحسن شود: چون شیر ایزد بلحسن در دور گرد انگیختن. ناصرخسرو. اثبات رؤیت شیعه بدین وجه کنند که علی مرتضی (ع) نه چنانکه بلحسن اشعر و ابن الکلاب و جهم صفوان... (کتاب النقض ص 521)
غله ای را گویند که به عربی عدس خوانند. (برهان) (آنندراج). عدس. (اختیارات بدیعی) (مخزن الادویه). نرسک. (منتهی الارب). عدس مأکول و خوراکی. (از اقرب الموارد).
غله ای را گویند که به عربی عدس خوانند. (برهان) (آنندراج). عدس. (اختیارات بدیعی) (مخزن الادویه). نرسک. (منتهی الارب). عدس مأکول و خوراکی. (از اقرب الموارد).
سر دیوار. (برهان). کنگرۀ دیوار. (ناظم الاطباء). بلکن. نلکس. و رجوع به بلکن شود، مبتلی شدن به چیزی و درآویختن به آن. (منتهی الارب). برخورد کردن و تمایل یافتن به چیزی. (از اقرب الموارد از لسان) ، فاجر گردیدن. (منتهی الارب) ، ظفر یافتن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). جمع آن را برخی بلاّن دانسته اند. (از ذیل اقرب الموارد از تاج)
سر دیوار. (برهان). کنگرۀ دیوار. (ناظم الاطباء). بلکن. نلکس. و رجوع به بلکن شود، مبتلی شدن به چیزی و درآویختن به آن. (منتهی الارب). برخورد کردن و تمایل یافتن به چیزی. (از اقرب الموارد از لسان) ، فاجر گردیدن. (منتهی الارب) ، ظفر یافتن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). جمع آن را برخی بُلاّن دانسته اند. (از ذیل اقرب الموارد از تاج)
ابن زیری بن مناد صنهاجی، مکنی به ابوالفتوح و ملقب به سیف الدوله، مؤسس امارت صنهاجیه در تونس. وی به سال 373 ه. ق. در محلی بین سجلماسه و تلمسان درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 52 از وفیات الاعیان و البیان المغرب و اعمال الاعلام). و رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 33 شود ابن محمد بن حماد، چهارمین تن از بنی حماد در الجزایر. که مدت حکومتش از 447 تا 454 هجری قمری بوده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 34)
ابن زیری بن مناد صنهاجی، مکنی به ابوالفتوح و ملقب به سیف الدوله، مؤسس امارت صنهاجیه در تونس. وی به سال 373 هَ. ق. در محلی بین سجلماسه و تلمسان درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 52 از وفیات الاعیان و البیان المغرب و اعمال الاعلام). و رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 33 شود ابن محمد بن حماد، چهارمین تن از بنی حماد در الجزایر. که مدت حکومتش از 447 تا 454 هجری قمری بوده است. (از طبقات سلاطین اسلام ص 34)