- بلنجری (بَلَ جُ)
منسوب به بلنجر، که نام جد ابوجعفر احمد بن عبید است. (از اللباب فی تهذیب الانساب) ، برافراشته (بنا و مانند آن). (فرهنگ فارسی معین) :
کجات آن بناهای کرده بلند
که بودت یکایک پناه از گزند.
فردوسی.
، راست کرده (قد و قامت) ، بزرگ کرده. نواخته. تربیت کرده، درازکرده، برخیزانده، بیدارکرده، در تداول عامیانه، آماده کرده برای مباشرت، در تداول عامیانه، دزدیده. (فرهنگ فارسی معین). ربوده شده. و رجوع به بلند کردن شود
کجات آن بناهای کرده بلند
که بودت یکایک پناه از گزند.
فردوسی.
، راست کرده (قد و قامت) ، بزرگ کرده. نواخته. تربیت کرده، درازکرده، برخیزانده، بیدارکرده، در تداول عامیانه، آماده کرده برای مباشرت، در تداول عامیانه، دزدیده. (فرهنگ فارسی معین). ربوده شده. و رجوع به بلند کردن شود
