- بلمه
- ریش انبوه و بلند
معنی بلمه - جستجوی لغت در جدول جو
- بلمه
- ریش بلند و انبوه، ویژگی مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد
- بلمه ((بَ مِ))
- ریش بلند و انبوه، مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد، بامه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
واژه
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی افزاری است درودگر انرا که بوسیله آن چوب و تخته را سوراخ کنند مثقب
باسمه: ترکی پارچه نگاری زر نگاشته
گوشه ای از بزمگاه
پوستی که هنوز آن را دباغت نکرده باشند
رنج، مصیبت
زرد آلو و هلوی دو نیم شده و هسته در آورده و خشک کرده شده
شاید، بسا که
پیسگی، سیاهی و سفیدی
قوت روزانه تعیین شده
بخور شکمباره
فرو خوردن فرو دادن
یک شهر شهری واحد بلد. شهر، جمع بلاد بلدان، ناحیه زمین
سپیده دم پایان شب
ضمانت مخصوصی است از جان و مال که شخص ماهانه مبلغی به شرکت بیمه پرداخت می کند و در صورت اصابت به مال و جان شرکت مبلغ معینی پرداخت می نماید، اطمینان
رنگ پیل پیلی (فیلی) پارسی است شیری که پنیر مایه بر آن زنند تادژواخی (غلظت) پارسی است خوراکی که در برگ کلم برگ رز یا بادنجان نهند و پزند، کیسه زر یا سیمی که در جشن زناشویی داماد به مهمانان ارمغان کند شیریست که بعد از مایه زدن بسته شود پنیر تر دلمه
آسورانس
خرد ستور: بره بزغاله گوساله سیاشب شب های بی ماه خر سنگ، کار دشوار، یل
مانایی (شباهه) هاوندی راست و درست
سوراخ، رخنه
اژغ هم آوای ابر آن چه از شاخه های درخت در پیرایش ببرند
شنگار از گیاهان، کنه، نوک پستان، پوستخورک از خرفستران
تخته سنگ
سنگ پهن، نازک اندام زن گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
قلاده، گردن بند زنان
مصیبت، پیشامد بد، رنج
شدت میل به جماع، تیز شهوت شدن
سخن، لفظی که معنی داشته باشد، آنچه انسان بر زبان می راند و مطلب خود را به وسیلۀ آن بیان می کند، یک جزء از کلام
کلمۀ استفهام (ادات استفهام): در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که سؤال و پرسش را برساند و به وسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو و غیره
کلمۀ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله»
کلمۀ استفهام (ادات استفهام): در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که سؤال و پرسش را برساند و به وسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو و غیره
کلمۀ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله»
باسمه، تصویر چاپ شده، چاپ، طبع
رخنه، سوراخ، ترک، کنایه از خلل