- بلشر
- اشق
معنی بلشر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یک نوع شیشه که از ترکیب سیلیکات دوپتاسیم و سیلیکات دو پلمپ ساخته می شود
آذربویه اشنان. قسمی شیشه که از ترکیب سیلیکات دو پتاسیم و سیلیکات دو پلمپ ساخته شود آبگینه صاف و شفاف
هر چیز در هم شکسته و در هم کوفته عموما، گندم و جو نیم پخته که آنرا در آسیا انداخته شکسته باشند خصوصا، آشی که از گندم مذکور پزند، سخنان بزرگ حرفهای قلمبه
سیخ کباب پرستو
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
کریستال، نام ماده معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه شفاف و خوب است، معرب از یونانی
از اقسام شیشه که از ترکیب سیلیکات دوپتاسیم و سیلیکات دوپلمب ساخته می شود
سیخ آهنی که گوشت یا چیز دیگر را به آن بکشند و در تنور آویزان کنند، سیخ کباب، بلسک
انسان، مردم خوبروئی، گشاده روئی
آدمی
انسان، مردم، آدمی
نکورویی، گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رویی، خوش رو بودن، مباسطت، تحتّم، بشاشت، تازه رویی، تبذّل، طلاقت، مباسطه، روتازگی، هشاشت، انبساط، ابرو فراخی