جدول جو
جدول جو

معنی بلادری - جستجوی لغت در جدول جو

بلادری
ویژگی کسی که بلادر بسیار استفاده می کرد، معجونی که از بلادر درست می کردند، کنایه از دیوانه
تصویری از بلادری
تصویر بلادری
فرهنگ فارسی عمید
بلادری(بَ دُ)
منسوب به بلادر. رجوع به بلادرشود.
لغت نامه دهخدا
بلادری
معجونی که از بلادر ترتیب دهند، کسی که بلادر بسیار استعمال کند، کسانی که بجنون دچار میگشتند بلادری خوانده میشدند از قبیل ابوالحسن احمدبن یحیی بن جابربن داود بغدادی مولف کتاب فتوح البلدان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری، دلاوری، پهلوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برادری
تصویر برادری
برادر بودن
فرهنگ فارسی عمید
(بَ دُ)
شجاعت و دلیری. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(بَ ذُ)
لقب احمد بن یحیی بن جابر بن داود بلاذری، مورخ و جغرافی دان و نسب شناس قرن سوم هجری است. رجوع به احمد (ابن یحیی بن...) در همین لغت نامه و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 1 ص 252، معجم الادباء، الفهرست ابن الندیم، لسان المیزان، معجم المطبوعات، تاریخ آداب اللغهالعربیۀ جرجی زیدان
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ)
برادر بودن. اخوت. اخاء. اخاوت. (یادداشت بخط مؤلف). مؤاخات و نسبت اخوت و خویشی. (منتهی الارب) :
آئین برادری وشرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری.
سعدی.
، سزاواری. لیاقت.
- امثال:
دارندگی و برازندگی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری یلی گردی شجاعت دلیری، جرا ت جسارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برادری
تصویر برادری
اخوت وبرادر بودن، خویشی
فرهنگ لغت هوشیار
اخوت، مساوات، مصادقت، دوستی، مودت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برادری
تصویر برادری
الأخوّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برادری
تصویر برادری
Brotherhood, Fraternal, Fraternization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برادری
تصویر برادری
fraternité, fraternel, fraternisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برادری
تصویر برادری
braterstwo, braterski, fraternizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برادری
تصویر برادری
kardeşlik, kardeşçe, dostane ilişki
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برادری
تصویر برادری
братство , братский , братание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برادری
تصویر برادری
Brüderlichkeit, brüderlich, Verbrüderung
دیکشنری فارسی به آلمانی
شجاعت مندی، شجاعت
دیکشنری اردو به فارسی
جامعه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از برادری
تصویر برادری
بھائی چارہ , بھائیوں جیسا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برادری
تصویر برادری
ভ্রাতৃত্ব , ভ্রাতৃত্বপূর্ণ , ভ্রাতৃত্বসন্ধান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برادری
تصویر برادری
undugu, wa kike, udugu wa karibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برادری
تصویر برادری
형제애 , 형제의 , 친목 도모
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برادری
تصویر برادری
兄弟情谊 , 兄弟般的 , 结交
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برادری
تصویر برادری
兄弟愛 , 兄弟の , 親睦
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برادری
تصویر برادری
אִחְווּת , אחווה , אַחֲוָה מְשֻׁתֶּפֶת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برادری
تصویر برادری
भाईचारा , भ्रातृ , भाईचारे की भावना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برادری
تصویر برادری
persaudaraan, persahabatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برادری
تصویر برادری
ความเป็นพี่น้อง , เป็นพี่น้อง , ความสัมพันธ์ฉันมิตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برادری
تصویر برادری
братерство , братський , братання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برادری
تصویر برادری
hermandad, fraternal, confraternización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برادری
تصویر برادری
fratellanza, fraterno, fraternizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برادری
تصویر برادری
fraternidade, fraternal, confraternização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برادری
تصویر برادری
broederschap, broederlijk, verbroedering
دیکشنری فارسی به هلندی