- بقاری
- پتیاره، ردوغ سره (صریح)
معنی بقاری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلوری
بقراری که. از قراری که بشرحی که
بسیار خیلی زیاد
عمل و شغل بقال خوار و بار فروشی، دکان بقال
دستگاهی است که در زمستان برای گرم کردن هوای اطاق بکار میرود و در آن نفت یا زغال یا هیزم میسوزانند و یا برق یا گاز کار میکند
بالاج فروش (بلاج بوریا آنندراج)
منسوب به بهار ربیعی: ابر بهاری. ابری که در فصل بهار در آسمان پدید آید. یا اعتدال بهاری. اعتدال ربیعی. یا باران بهاری. بارانی که در فصل بهار بارد
جمع بریه صحراها خشکیها
دروغ آشکار
بریه ها، صحرا، بیابان، جمع واژۀ بریه
دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای اتاق به کار می رود و در آن هیزم، زغال، گاز یا نفت می سوزانند یا با برق کار می کند
بخارایی
بخارایی
دستکردی
مهره دار
دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای فضاهای بسته مثل اتاق، کلاس، مغاز، و... به کار برند و در آن با سوزاندن نفت، هیزم و غیره حرارت ایجاد شود
مربوط به بهار، ویژگی زراعتی که حاصل آن در فصل بهار به دست می آید
Vaporous
парообразный
dampfig
пароподібний
parowy
vaporoso
vaporoso
vaporoso
vaporeux
dampig
เป็นไอ
beruap
भाप जैसा