- بشکفه
- شکوفه و بهار درخت، گل، قی استفراغ
معنی بشکفه - جستجوی لغت در جدول جو
- بشکفه
- بشکوفه، شکوفه، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفهٴ هلو و زردآلو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اشکوفه شکوفه
باشکوه وعظمت
شکوفه بهار ودرخت
کلید کلیدان، تنه درخت
بشکل
شکفته شده، باز شده
قایل بودن بوجود محسوس است برروش اشاعره. توضیح زمخشری در بیتی این کلمه را آورده است
باشکوه، دارای شکوه، باشوکت و هیبت
شکوفه، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفهٴ هلو و زردآلو
اشکوفه، شکوفه، قی، استفراغ، برای مثال بنگر به درخت ای جان در رقص و سراندازی / اشکوفه چرا کردی گر باده نخوردستی (مولوی۲ - ۹۰۰)
ظرف چوبین بزرگ سر بسته برای آب
فرج زن
ظرف چوبی یا فلزی بزرگ استوانه ای شکم دار برای آب، شراب، نفت یا مایع دیگر
شکوفه، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفهٴ هلو و زردآلو