جدول جو
جدول جو

معنی بشترم - جستجوی لغت در جدول جو

بشترم
جوشهای ریز و ورم سرخ رنگ در پوست بدن انسان
تصویری از بشترم
تصویر بشترم
فرهنگ لغت هوشیار
بشترم
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشتر، بسترم
تصویری از بشترم
تصویر بشترم
فرهنگ فارسی عمید
بشترم
((بُ تُ یا تِ رَ))
بشتر، جوش های ریز و متورم که روی پوست بدن ظاهر شود و خارش بسیار دارد
تصویری از بشترم
تصویر بشترم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بسترم
تصویر بسترم
جوشش دمیدگی اعضا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشتری
تصویر بشتری
کسی که مبتلی به بشتر شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
حلوا با کنجد و خرما، حلوایی که از آرد کنجد و خرما یا از نان باریک کرده مثل چنگال یکجا میمالند چنگالی انگشتو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشتام
تصویر بشتام
طفیلی انگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشتره
تصویر بشتره
چنگالی، خوراکی که از روغن داغ کرده و آب و شکر یا شیره با نان تریت کرده درست کنند
چنگال خوست، چنگال خست، چنگال خوش، انگشتو، بشتزه، بشنزه، بشنژه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بسترم
تصویر بسترم
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشترم، بشتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشتره
تصویر بشتره
((بُ تَ رِ))
نوعی حلوا
فرهنگ فارسی معین
تشتر. ورم ظماس دمیدگی، جوششی که بریدن و اندام آدمی برآیدشرا بشترم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشتر
تصویر بشتر
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشترم، بسترم
فرهنگ فارسی عمید