بتعجیل و بزودی و بدون درنگی. (ناظم الاطباء) (شعوری ج 1 ورق 200). سراعاً. (ترجمان القرآن عادل بن علی) ، منسوبست به بشتنه. (سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب). رجوع به بشتن و بشتنه شود
بتعجیل و بزودی و بدون درنگی. (ناظم الاطباء) (شعوری ج 1 ورق 200). سراعاً. (ترجمان القرآن عادل بن علی) ، منسوبست به بشتنه. (سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب). رجوع به بشتن و بشتنه شود
شتاب. (جهانگیری) (برهان). تعجیل. (برهان). عجله: نشستند بر نرم ریگ کبود به اشتاب خوردند چیزی که بود. فردوسی. که این باره را نیست پایاب اوی درنگی شود شیر ز اشتاب اوی. فردوسی. یکایک رسن خواستند آن زمان به اشتاب بستندش اندر میان. فردوسی. دو استاد سپاهانی به اشتاب برون بردند جان از دست غرقاب. عطار. نقلست که او را دیدند که بنماز میدوید، گفتند: چه اشتاب است ؟ گفت: این لشکر که بر در شهر است منتظر من اند. گفتند: کدام لشکر؟ گفت: مردگان گورستان. (تذکره الاولیاء عطار). سبح للّه میکند اشتابشان تنقیۀ تن میکند از بهر جان. مولوی.
شتاب. (جهانگیری) (برهان). تعجیل. (برهان). عجله: نشستند بر نرم ریگ کبود به اشتاب خوردند چیزی که بود. فردوسی. که این باره را نیست پایاب اوی درنگی شود شیر ز اشتاب اوی. فردوسی. یکایک رسن خواستند آن زمان به اشتاب بستندش اندر میان. فردوسی. دو استاد سپاهانی به اشتاب برون بردند جان از دست غرقاب. عطار. نقلست که او را دیدند که بنماز میدوید، گفتند: چه اشتاب است ؟ گفت: این لشکر که بر در شهر است منتظر من اند. گفتند: کدام لشکر؟ گفت: مردگان گورستان. (تذکره الاولیاء عطار). سبح للّه میکند اشتابشان تنقیۀ تن میکند از بهر جان. مولوی.
دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. سکنۀ آن 155 تن. آب آن از رودخانه. محصول آجا غلات و زیره. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. سکنۀ آن 155 تن. آب آن از رودخانه. محصول آجا غلات و زیره. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
با شتاب. با عجله، خاموش شدن از اندوه و خشم و یا روی درهم کشیدن و ناپسند داشتن. (از منتهی الارب) (آنندراج). آشکار کردن حزن. (از اقرب الموارد) ، نقطه های رنگارنگ کردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
با شتاب. با عجله، خاموش شدن از اندوه و خشم و یا روی درهم کشیدن و ناپسند داشتن. (از منتهی الارب) (آنندراج). آشکار کردن حزن. (از اقرب الموارد) ، نقطه های رنگارنگ کردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
ویشتاسب. بشتاسف. گشتاسب. رجوع به گشتاسب و مزدیسنا و ادب پارسی و الوزراء الکتاب ص 6 و کامل ابن اثیر ج 1 ص 110، 117 و قفطی ص 13، 18 و ایران باستان ج 2 ص 956 و ج 3 ص 2571 شود
ویشتاسب. بشتاسف. گشتاسب. رجوع به گشتاسب و مزدیسنا و ادب پارسی و الوزراء الکتاب ص 6 و کامل ابن اثیر ج 1 ص 110، 117 و قفطی ص 13، 18 و ایران باستان ج 2 ص 956 و ج 3 ص 2571 شود
تعبیر خواب بشقاب دیدن بشقاب در خواب، نشانه صرفه جویی کردن در زندگی و یافتن همسری شایسته است. اگردر خواب در حال جمع آوری وسایل خودتان (به منظور اسباب کشی یا هر دلیل دیگر) بودید، به احتمال زیاد نگران تغییر و تحولات مهم وبنیادینی هستید که در زندگی روزمرهتان رخمیدهند. در غیر این صورت، ضمیرناخودآگاهتان در حال سازمان دهی و رها کردن«بار و بنه« عاطفی احساسی است. برخی ازمعبران معتقدند که مشاهده این گونه خواب ها، صرفا، به منزله اشارهای از ضمیر ناخودآگاهتان بدین مضمون است، شما درگیر فعالیتهای زیادو متعددی هستید که احتمالا لازم است برخی ازآنها را جمع آوری کرده و رهایشان نمایید.
تعبیر خواب بشقاب دیدن بشقاب در خواب، نشانه صرفه جویی کردن در زندگی و یافتن همسری شایسته است. اگردر خواب در حال جمع آوری وسایل خودتان (به منظور اسباب کشی یا هر دلیل دیگر) بودید، به احتمال زیاد نگران تغییر و تحولات مهم وبنیادینی هستید که در زندگی روزمرهتان رخمیدهند. در غیر این صورت، ضمیرناخودآگاهتان در حال سازمان دهی و رها کردن«بار و بنه« عاطفی احساسی است. برخی ازمعبران معتقدند که مشاهده این گونه خواب ها، صرفا، به منزله اشارهای از ضمیر ناخودآگاهتان بدین مضمون است، شما درگیر فعالیتهای زیادو متعددی هستید که احتمالا لازم است برخی ازآنها را جمع آوری کرده و رهایشان نمایید.