جدول جو
جدول جو

معنی بسترسازی - جستجوی لغت در جدول جو

بسترسازی
زمینه سازی، تمهید مقدمه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپرسازی
تصویر سپرسازی
شغل و عمل سپرساز، جایی که سپرهای اتومبیل را تعمیر کنند
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
عمل بلور ساختن. ساختن بلور.
لغت نامه دهخدا
(اِتِ)
استراذی. بزرگترین خاندان مجارستان (هنگری). طبق روایت نژاد این خاندان به پول استراس از احفاد آتیلای مشهور که در سنۀ 969 میلادی به نصرانیت گرویده منتهی میگردد. افراد این خاندان هواخواه سلطنت خانوادۀ هابسبورگ در هنگری بود و خدمات شایان به این منظور کردند و در ازاء این از طرف دولت هنگری به القاب کنتی و پرنس نایل شدند و ادارۀ چندین ایالت از کشور هنگری برسم عطیۀ موروثی به آنان واگذار گردید و درآمد سالیانۀ آنها به چهار میلیون فرانک بالغ میشد. هنگام حملۀ عثمانیان به هنگری و وینه پول استرهازی از افراد این خاندان ازهمه بیشتر مقاومت نشان داد. بناپارت خواست نیکولا استرهازی را از افراد این خاندان، به پادشاهی کشور هنگری منصوب سازد، ولی او نپذیرفت. کاخی محتشم و سخت مجلل در نزدیکی آیرنشتاد در هنگری از آنان باقی است
لغت نامه دهخدا
(سَ تَ)
حسی و آنچه بنظر و حس در آید. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
جادوگری. فسون سازی:
تا کند صید سحرسازی تو
جادوان را خیال بازی تو.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سَ تَ)
حس و آنچه به حس معلوم میشود. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
بهینه سازی، بهبود
دیکشنری اردو به فارسی