مرکّب از: ب + زیبیدن، زیبیدن. زیبا شدن. شایسته و سزاوار شدن. رجوع به زیبیدن شود، منسوب به نوعی از گوسپند اطلاق می شود که بجای پشم مو دارد و در زیر مو کرک است که اسامی آنها ازدو جنس ذیل کلمه میش آمده است. رجوع به میش شود
مُرَکَّب اَز: ب + زیبیدن، زیبیدن. زیبا شدن. شایسته و سزاوار شدن. رجوع به زیبیدن شود، منسوب به نوعی از گوسپند اطلاق می شود که بجای پشم مو دارد و در زیر مو کرک است که اسامی آنها ازدو جنس ذیل کلمه میش آمده است. رجوع به میش شود
بمعنی زنویه است که ناله و مویه و زوزه کردن سگ باشد. (برهان). ناله کردن سگ. (فرهنگ رشیدی). ناله کردن سگ. زوزه کشیدن سگ. (فرهنگ فارسی معین). زنویه. (آنندراج). زوزه کشیدن سگ. (ناظم الاطباء) : هریر،زنوییدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، مویه و ناله کردن، ولوله کردن، شخولیدن. (ناظم الاطباء). رجوع به زنویه شود
بمعنی زنویه است که ناله و مویه و زوزه کردن سگ باشد. (برهان). ناله کردن سگ. (فرهنگ رشیدی). ناله کردن سگ. زوزه کشیدن سگ. (فرهنگ فارسی معین). زنویه. (آنندراج). زوزه کشیدن سگ. (ناظم الاطباء) : هریر،زنوییدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، مویه و ناله کردن، ولوله کردن، شخولیدن. (ناظم الاطباء). رجوع به زنویه شود
دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. محلی کوهستانی و سردسیر است. سکنۀآن 1456 تن است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات و برنج و حبوبات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری وراه آن مالرو است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. محلی کوهستانی و سردسیر است. سکنۀآن 1456 تن است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات و برنج و حبوبات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری وراه آن مالرو است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)