بمعنی زنویه است که ناله و مویه و زوزه کردن سگ باشد. (برهان). ناله کردن سگ. (فرهنگ رشیدی). ناله کردن سگ. زوزه کشیدن سگ. (فرهنگ فارسی معین). زنویه. (آنندراج). زوزه کشیدن سگ. (ناظم الاطباء) : هریر،زنوییدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، مویه و ناله کردن، ولوله کردن، شخولیدن. (ناظم الاطباء). رجوع به زنویه شود
نوحه کردن. (انجمن آرا) (از برهان). نالیدن. (از برهان). نوا کردن. (از آنندراج). به بانگ بلند گریه کردن و زاریدن. (ناظم الاطباء). نویدن. رجوع به نویدن شود: کسی که کان عسل شد چرا ترش گوید کسی که مرده ندارد چرا همی نوید. مولوی (از انجمن آرا). ، لرزیدن. (از برهان). رجوع به نویدن شود