جدول جو
جدول جو

معنی بزمیری - جستجوی لغت در جدول جو

بزمیری
(بُ)
مرگامرگی بز. (یادداشت بخط دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رزماری
تصویر رزماری
گیاهی معطر از خانوادۀ نعناعیان با شاخه های نازک و برگ های ریز که از آن اسانس می گیرند و دم کردۀ برگ و گل آن در مداوای آسم، سیاه سرفه، ضعف اعصاب و بی خوابی نافع است، اکلیل الجّبل، اکلیل کوهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازگیری
تصویر بازگیری
گرفتن چیزی از مال کسی، ضبط کردن مال کسی، مصادره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
رنجوری، ناخوشی، مرض
بیماری ارثی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ پدر و مادر یا اجداد به فرد منتقل می شود
بیماری های زهروی: در پزشکی بیماری های مقاربتی، از قبیل سوزاک و سیفلیس
بیماری عفونی: در پزشکی مرضی که به واسطۀ میکروب مخصوص عارض می شود و با تماس مستقیم یا غیر مستقیم قابل انتقال به دیگری است
بیماری مقاربتی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ آمیزش جنسی با شخص بیمار به فرد منتقل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدمهری
تصویر بدمهری
نامهربانی، بدخواهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشمیری
تصویر کشمیری
از مردم کشمیر، برای مثال به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند / سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی (حافظ - ۸۷۸)، تهیه شده در کشمیر مثلاً شال کشمیری
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
گرفتن بز. بز گرفتن. رجوع به بز گرفتن شود.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به ازمیر
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازگیری
تصویر بازگیری
مصادره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشمیری
تصویر کشمیری
منسوب به کشمیر. از مردم کشمیر اهل کشمیر: (بشعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی)، (حافظ)، ساخته کشمیر: شال کشمیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
ناتندرستی ناخوشی مرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگیری
تصویر برگیری
اشتقاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
Ailment, Illness, Morbidity, Sickness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
maladie, morbidité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
बीमारी , रोगिता
دیکشنری فارسی به هندی
سازنده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
بیماری , بیماری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
অসুস্থতা , রোগ , রোগতা , অসুস্থতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
ugonjwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
hastalık, hastalık oranı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
질병 , 발병률 , 병
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
病気 , 発病
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
מחלה , מַחֲלָה , תחלואה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
疾病 , 发病率
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
penyakit, morbiditas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
อาการป่วย , โรคภัย , อัตราการเจ็บป่วย , โรคภัย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
aandoening, ziekte, morbiditeit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
dolencia, enfermedad, morbilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
malattia, morbidità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
doença, morbidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
dolegliwość, choroba, chorobowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
недуга , хвороба , захворюваність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
Erkrankung, Krankheit, Morbidität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
недуг , болезнь , заболеваемость
دیکشنری فارسی به روسی
بیماری
دیکشنری اردو به فارسی