برکناری (بَ کَ / کِ) حالت و چگونگی برکنار. دوری. کناره گیری: پس ازبرکناری فلان از حکومت فلان جا... (یادداشت مؤلف) ادامه... حالت و چگونگی برکنار. دوری. کناره گیری: پس ازبرکناری فلان از حکومت فلان جا... (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا
برکناری انفصال، خلع، عزلمتضاد: انتصاب، برگماری ادامه... انفصال، خلع، عزلمتضاد: انتصاب، برگماری فرهنگ واژه مترادف متضاد