جدول جو
جدول جو

معنی برونتیر - جستجوی لغت در جدول جو

برونتیر(بْرو / بُ نِیِ)
فردینان. (1849- 1906 میلادی) منتقد ادبی فرانسوی. وی فرضیه هایی درباب ادبیات ایجاد کرده که گاهی بسیار سیستماتیک می باشند. او عضو آکادمی فرانسه بود. (فرهنگ فارسی معین) ، دور شدن. برکندن:
گفت خاقانی از خدا برهم
گر ز عشقت بری توانم شد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برونی
تصویر برونی
مربوط به برون، بیرونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برون بر
تصویر برون بر
پوستی که روی میوه را می پوشاند
فرهنگ فارسی عمید
(بْرُنْ/ بُ رُنْ تِ)
شارلوت. (1816- 1855 میلادی) زنی نویسنده، انگلیسی. نویسندۀ جین ایر.
لغت نامه دهخدا
(بُو)
دهی از دهستان کربال است که در بخش زرقاق شهرستان شیراز واقع است. و 680 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7) ، برشته کردن تخمه و پسته و بادام و مانند آنها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
مرکّب از: بیرون + تر، اجنبی تر. بیگانه تر. خارجی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بْرُنْ / بُ رُنْ)
برنشیت. از امراض ریه. رجوع به برنشیت شود، جمع واژۀ برئه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به برئه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ جَ یِ)
رجوع به ارژانتیر شود، ارغوانی. نوعی است از یاقوت و آن دون بهرمانی است در جودت.
- احمر ارجوانی، سخت سرخ. (منتهی الارب). سرخی سرخ.
- ثوب ارجوانی، جامه ای به رنگ ارغوانی: و انه اذا بولغ فی نعت حمرهالثوب قیل ثوب ارجوانی و ثوب بهرمانی. (الجماهر بیرونی ص 37)
لغت نامه دهخدا
تصویری از برونی
تصویر برونی
بیرونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برونشیت
تصویر برونشیت
امراض ریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برودتی
تصویر برودتی
سرمایشی
فرهنگ واژه فارسی سره
دستگاه بتون ساز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
القصبات الهوائيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
Bronchial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronchique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
기관지의
دیکشنری فارسی به کره ای
به موقع بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
برونکیال
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
শ্বাসনালী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
ya bronchi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronşial
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
ब्रोन्कियल
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
気管の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
ברונכיאלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronkial
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
หลอดลม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronquial
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronchiale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
brônquico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
支气管的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
oskrzelowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
бронхіальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronchial
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
бронхиальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برونشی
تصویر برونشی
bronchiaal
دیکشنری فارسی به هلندی