جدول جو
جدول جو

معنی بروشور - جستجوی لغت در جدول جو

بروشور
جزوۀ کوچک مقوایی یا کاغذی حاوی اطلاعاتی دربارۀ کالا یا موضوعی
تصویری از بروشور
تصویر بروشور
فرهنگ فارسی عمید
بروشور
((بُ رُ))
متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد، دفترک (واژه فرهنگستان)، کاتالوگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بروشان
تصویر بروشان
گروندگان، مؤمنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکشور
تصویر سرکشور
رئیس کشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بروار
تصویر بروار
پروار پرواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بروشک
تصویر بروشک
گرد وغبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمور
تصویر برمور
خوراک و قوت، میل و خواهش، پر مور
فرهنگ لغت هوشیار
پر حرارت. یاسری پر شور داشتن، کله ای پر حرارت داشتن، یا نطق پرشور. که حرارت و گرمی داشته باشد که تند و آتشین باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برونشو
تصویر برونشو
راه بیرون شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروشور
تصویر شروشور
فتنه و غوغا، جاروجنجال
فرهنگ لغت هوشیار
سفیذ آب که بروی تن مالند تا چرک آسانتر رود و بیشتر در حمامها استعمال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرو ور
تصویر شرو ور
((ش رُُ وِ))
سخنان مزخرف و بیهوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برشگر
تصویر برشگر
قیچی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی شور
تصویر بی شور
بی علاقه
فرهنگ واژه فارسی سره
de manière sensationnelle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
kwa njia ya kushangaza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
בצורה סנסציונית
دیکشنری فارسی به عبری
센세이셔널하게
دیکشنری فارسی به کره ای
سنسیشنل طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
অবিশ্বাস্যভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
อย่างน่าตื่นเต้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
सनसनीखेज़ रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
сенсационно
دیکشنری فارسی به روسی