- برنده
- قطع کننده
معنی برنده - جستجوی لغت در جدول جو
- برنده
- کسی که چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد، کسی که در قمار یا مسابقه پیروز شود
- برنده
- دارای توانایی برای بریدن، تیز، کنایه از دارای توانایی در انجام کارها، قاطع
- برنده ((بَ رَ دِ))
- دارای برد، پیروز، موفق
- برنده ((بُ رَّ دِ))
- دارای ویژگی یا توانایی بریدن، تیز، بران، جدی، مؤثر و سخت
- برنده
- Cutting, Winning
- برنده
- режущий , победный
- برنده
- schneidend, siegreich
- برنده
- різальний , переможець
- برنده
- tnący, zwycięski
- برنده
- 切割的 , 获胜的
- برنده
- cortante, vencedor
- برنده
- tagliente, vincente
- برنده
- cortante, ganador
- برنده
- tranchant, gagnant
- برنده
- snijdend, winnend
- برنده
- ตัด , ผู้ชนะ
- برنده
- memotong, pemenang
- برنده
- بروزٌ , بارزٌ
- برنده
- कटने वाला , विजेता
- برنده
- חותך , מנצח
- برنده
- 切れる , 勝者
- برنده
- 자르는 , 승리하는
- برنده
- kesici, kazanan
- برنده
- kata, mshindi
- برنده
- কাটার , বিজয়ী
- برنده
- کاٹنے والا , فاتح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صدور، صادر شدن
اکتفاء، کافی، کفایت
سردی خنکی، سرد شدن، زم
فرانسوی زنگالو (گویش انزلی)
کوه، تپه کوه کوچک تپه پشته
تمام، بس، کافی