معروف است و او عابدی بوده در نهایت خداپرستی که عاقبت از شیطان فریب خورد و گمراه شد. (برهان) (آنندراج). نام ولیی (در بنی اسرائیل) که بوسواس شیطان کافر شد. (غیاث اللغات). در داستانهای اسلامی عابدیست از بنی اسرائیل یا عیسوی که شیطان او را بفریفت و به زنا کردن و قتل وادارش کرد و چون گرفتار شد شیطان از او خواست که سجده اش کند تا وی را برهاند و چون چنین کردگرفتار شقاوت ابدی گردید. (دایره المعارف فارسی)
معروف است و او عابدی بوده در نهایت خداپرستی که عاقبت از شیطان فریب خورد و گمراه شد. (برهان) (آنندراج). نام ولیی (در بنی اسرائیل) که بوسواس شیطان کافر شد. (غیاث اللغات). در داستانهای اسلامی عابدیست از بنی اسرائیل یا عیسوی که شیطان او را بفریفت و به زنا کردن و قتل وادارش کرد و چون گرفتار شد شیطان از او خواست که سجده اش کند تا وی را برهاند و چون چنین کردگرفتار شقاوت ابدی گردید. (دایره المعارف فارسی)
لرزه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج) ، پاره ای از عدد و هو مابین الثلث الی التسع او الی الخمس او مابین الواحد الی الاربعه او من اربع الی تسع او هو سبع و اذا جاوزت لفظ العشر ذهب البضع لایقال بضع و عشرون او یقال ذلک قال الفراء لایذ کرمع العشره و العشرین الی التسعین و لایقال بضع و ماءه و لابضعو الف و قال مبرمان البضع مابین العقدین من واحد الی عشره و من احد عشر الی عشرین و معالمذکر بهاء و معالمؤنث بغیر هاء. یقال بضعه و عشرون رجلاً و بضع و عشرون امراءه و لا تعکس و البضع غیرمعدود لانه بمعنی القطعه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). از سه تا بده و گویند تا به نه. (مهذب الاسماء). از سه تا نه هر عددی که باشد. (از غیاث). پاره ای از عدد و از سه تا نه هر عددی که باشد. (از آنندراج). از سه تا ده. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 26). چند. اند. اسم مفرد مبهم است از سه تا هفت و بقولی مافوق سه تا نه و گاهی بضع بمعنی هفت است چه در مصابیح آمده است که الایمان بضع و سبعون، ای سبع. (از تعریفات جرجانی). عدد از سه تا نه. (فرهنگ نظام). شمارۀ فرد تا ده. (مؤید الفضلاء) :فی بضع سنین. (قرآن 4/30: المرشد). فلبث فی السجن بضع سنین. (قرآن 42/12: المرشد). و رجوع به بض شود
لرزه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج) ، پاره ای از عدد و هو مابین الثلث الی التسع او الی الخمس او مابین الواحد الی الاربعه او من اربع الی تسع او هو سبع و اذا جاوزت لفظ العشر ذهب البضع لایقال بضع و عشرون او یقال ذلک قال الفراء لایذ کرمع العشره و العشرین الی التسعین و لایقال بضع و ماءه و لابضعو الف و قال مبرمان البضع مابین العقدین من واحد الی عشره و من احد عشر الی عشرین و معالمذکر بهاء و معالمؤنث بغیر هاء. یقال بضعه و عشرون رجلاً و بضع و عشرون امراءه و لا تعکس و البضع غیرمعدود لانه بمعنی القطعه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). از سه تا بده و گویند تا به نه. (مهذب الاسماء). از سه تا نه هر عددی که باشد. (از غیاث). پاره ای از عدد و از سه تا نه هر عددی که باشد. (از آنندراج). از سه تا ده. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 26). چند. اَند. اسم مفرد مبهم است از سه تا هفت و بقولی مافوق سه تا نه و گاهی بضع بمعنی هفت است چه در مصابیح آمده است که الایمان بضع و سبعون، ای سبع. (از تعریفات جرجانی). عدد از سه تا نه. (فرهنگ نظام). شمارۀ فرد تا ده. (مؤید الفضلاء) :فی بضع سنین. (قرآن 4/30: المرشد). فلبث فی السجن بضع سنین. (قرآن 42/12: المرشد). و رجوع به بض شود
برسیان. الوسیون. (تحفۀ حکیم مؤمن). گیاهی است که منبت آن بلاد بابل و کوفه است و بی شکوفه و گل تخم کند و در اول تموز می رسد وعرق آن بوی قرنفل می دهد و در خواص مثل بادرنجبویه است. (آنندراج) (انجمن آرا). و رجوع به برسیان شود، خجک ناخن. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به برش شود
برسیان. الوسیون. (تحفۀ حکیم مؤمن). گیاهی است که منبت آن بلاد بابل و کوفه است و بی شکوفه و گل تخم کند و در اول تموز می رسد وعرق آن بوی قرنفل می دهد و در خواص مثل بادرنجبویه است. (آنندراج) (انجمن آرا). و رجوع به برسیان شود، خجک ناخن. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به برش شود
پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجیه. (قرن ششم قبل از میلاد) کمبوجیه پس از جلوس (529 قبل از میلاد) وی را مخفیانه کشت. هنگامی که کمبوجیه در مصر بود گوماتای مغ خود را بردیا معرفی و قیام کرد و بهمین مناسبت به بردیای دروغین معروف است. (دایره المعارف فارسی). داریوش کبیر این مرد را کشت. - بردیای دروغین، گوماتای مغ. رجوع به گوماتا و داریوش کبیر شود
پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجیه. (قرن ششم قبل از میلاد) کمبوجیه پس از جلوس (529 قبل از میلاد) وی را مخفیانه کشت. هنگامی که کمبوجیه در مصر بود گوماتای مغ خود را بردیا معرفی و قیام کرد و بهمین مناسبت به بردیای دروغین معروف است. (دایره المعارف فارسی). داریوش کبیر این مرد را کشت. - بردیای دروغین، گوماتای مغ. رجوع به گوماتا و داریوش کبیر شود
مأخوذ از یونانی، درخت سفیدار، (ناظم الاطباء)، درخت سپیدار باشد و آن نوعی از بید است و بعضی، درخت پده و پشه غال را نیز گفته اند که بعربی شجرهالبق خوانند، (برهان) (آنندراج)، دروار، (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن)، نشم الاسود، (یادداشت بخط مؤلف)، رجوع به نشم و دردار و لکلرک ج 1 ص 291 و ج 2 ص 83 شود
مأخوذ از یونانی، درخت سفیدار، (ناظم الاطباء)، درخت سپیدار باشد و آن نوعی از بید است و بعضی، درخت پده و پشه غال را نیز گفته اند که بعربی شجرهالبق خوانند، (برهان) (آنندراج)، دروار، (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن)، نشم الاسود، (یادداشت بخط مؤلف)، رجوع به نشم و دردار و لکلرک ج 1 ص 291 و ج 2 ص 83 شود