جدول جو
جدول جو

معنی برسایش - جستجوی لغت در جدول جو

برسایش(بَ یِ)
فرسایش:
ما مانده شدستیم و گشته سوده
ناسوده ونامانده چرخ گردا
برسایش ما را ز جنبش آمد
ای پور درین زیر ژرف دریا.
ناصرخسرو.
رجوع به سودن و سایش شود
لغت نامه دهخدا
برسایش
فرسایش
تصویری از برسایش
تصویر برسایش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صورتی فلکی در نیمکرۀ شمالی آسمان که به شکل مردی با شمشیری در یک دست و یک سر در دست دیگر مجسم می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
پوسیده شدن، فرسودگی، در علم زمین شناسی تغییر سطح خارجی پوستۀ زمین است در اثر آب های روان و بادها
فرهنگ فارسی عمید
(فَ یِ)
اسم است فرسودن را. ازمیان رفتگی. ساییدگی
لغت نامه دهخدا
(بَ)
برساووش. برشاوش نام صورتی از صور فلکیه از ناحیۀ شمالی و نام دیگر آن حامل رأس الغول است و آنرا بر مثال مردی توهم کرده اند بر پای چپ ایستاده و پای راست برداشته و دست راست بر سر نهاده و بدست چپ سری گرفته مکروه و زشت آنرا رأس الغول خوانند و آن بیست و شش ستاره است و خارج صورت سه ستاره است و در صورت برساوش کوکبی است روشن از قدر دوم و آنرا رأس الغول نامند. (جهان دانش) ، زیور بینی است که بممالک مشرقی زنان استعمال نمایند. (آنندراج) ، عروس. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
فرسودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برساوش
تصویر برساوش
((بَ وُ))
حامل رأس الغول، برنده سر دیو، یکی از صورت های فلکی شمالی به صورت مردی که با دست چپ سر بریده دیوی را با موی گرفته و ستارگان آن بیست و شش باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
((فَ یِ))
فرسودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برساخت
تصویر برساخت
جعل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
رحم، عفو، غفران، مغفرت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برپایی
تصویر برپایی
تشکیل، ایجاد، استقرار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
استهلاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
تآكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
Attrition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
attrition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
ścieranie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
mmomonyoko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
atrito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
износ
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
کمی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
ক্ষয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
การสึกกร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
消耗
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
yıpranma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
зношування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
消耗
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
שחיקה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
소모
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
pengikisan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
घिसावट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
Abnutzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
attrito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
desgaste
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
slijtage
دیکشنری فارسی به هلندی