جدول جو
جدول جو

معنی برزیده - جستجوی لغت در جدول جو

برزیده
(بَ دَ / دِ)
نعت مفعولی از برزیدن، کرده. عمل کرده. معمول داشته: و سلوک شیوۀ رشاد ببرزیده. (جهانگشای جوینی). و رجوع به برزیدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
چیزی که از غربال یا موبیز رد شده باشد، بیخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برچیده
تصویر برچیده
گردآورده شده، کنایه از منحل شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
ورزش کرده، نیرومند، حاصل کرده و به دست آورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزیدن
تصویر برزیدن
کاری را پیاپی کردن، مواظبت و مداومت در کاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
انتخاب شده، منتخب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزیده
تصویر ارزیده
قیمت کرده، قیمت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
چیزی که از غربال رد شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
مواظبت کردن برکاریمداومت کردن برامری کاری را پیاپی انجام دادن ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برچیده
تصویر برچیده
منحل شده وتعطیل شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
انتخاب شده، منتخب، چشم وچراغ، دست چین، گزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لرزیده
تصویر لرزیده
آنکه یا آنچه بلرزش در آمده مرتعش شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرزیده
تصویر مرزیده
کیب که با او جماع کرده باشند جمع مرزیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارکرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرزیده
تصویر مرزیده
((مَ یا مُ دَ یا دِ))
کسی که با او جماع کرده باشند، جمع مرزیدگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارآزموده، با تجربه، نیرومند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
((دِ))
الک شده، غربال شده، بیخته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزنده
تصویر برزنده
((بَ زَ دِ))
شاغل، جمع برزندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزیدن
تصویر برزیدن
((بَ دَ))
مواظبت کردن بر کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
((~. گُ دِ))
انتخاب شده، ترجیح داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
منتخب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
Choicely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
de manière choisie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
selectamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
secara terpilih
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
อย่างเลือก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
geselecteerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
精选地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
selettivamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
de maneira escolhida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
selektywnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
відбірково
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
auswahlweise
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
отборно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برگزیده
تصویر برگزیده
उत्तम तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی