جدول جو
جدول جو

معنی برزلی - جستجوی لغت در جدول جو

برزلی(بُ زِ)
دهی است از دهستان گلیان بخش شیروان شهرستان قوچان. سکنۀ آن 723 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
برزلی
از طوایف و تیره های ساکن در شهرستان کتول
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برزی
تصویر برزی
(دخترانه)
جای بلند، سکو، کنایه از بلند قامت (نگارش کردی: بهرزی)
فرهنگ نامهای ایرانی
(بَ زَ ی ی)
منسوب است به برزه. رجوع به برزه شود
لغت نامه دهخدا
(بِ زِ)
یونس یاکوب برزلیوس (1779-1848 میلادی) شیمی دان سوئدی که علامات و فرمولهای شیمیایی را تکمیل کرد. و جدولی از اوزان اتمی تهیه نمود که از لحاظ دقت جالب توجه است. ترکیبات شیمیایی بسیاری را تجزیه و توریوم و سلنیوم و سریوم را کشف کرد. (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(بَ ی ی)
پارسا و زیرک. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بُ زا)
دهی است در واسط. از آن ده است رضی الدین بن برهان راوی صحیح مسلم. (منتهی الارب) ، جعل. ساختگی. رجوع به برساخته و نیز رجوع به برساختن و ساختن شود
لغت نامه دهخدا
(بُ زُ)
مرد سطبر. (منتهی الارب) (آنندراج). بزرگ. ج، برازل. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(عَ زَ)
در رجال لقب حسین بن علی بن خضر بن صالح است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 76)
لغت نامه دهخدا
(بْرْ / رِ)
از بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای آمریکایی جنوبی است. وسعت آن بالغ بر 8483169 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 63101627 تن است و پایتختش ریودوژانیرو و از شهرهای مهمش سائوپولو، رسیف، سالوادرپورتواککر، بلوهوریزنت و بلم است. رود خانه عظیم آمازون و شعبه هایش در آن کشور از مغرب و کوههای غربی آمریکای جنوبی سرچشمه می گیرد و به طرف مشرق جریان پیدا میکند برزیل دارای جنگلهای وسیع و انبوه منطقۀ استوائی است. مردم برزیل کاتولیک و پرتستان و بزبان پرتقالی سخن می گویند و حکومت آنجا جمهوری است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
ابومحمد قاسم بن محمد بن یوسف برزالی اشبیلی دمشقی ملقب به علم الدین مورخ و محدث است کتابی در غایت تفصیل در علم حدیث مشتمل بر بیست مجلد و نیز کتابی در تاریخ در پنج مجلد دارد. در اشبیلیه بسال 665 هجری قمری متولد شد و در خلیص (بین الحرمین) بسال 739 هجری قمری درگذشت. رجوع به الاعلام زرکلی و شدالازار ص 411 و رجال حبیب السیر شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
رجوع به برزویه شود:
برآمد ز قنوچ برزوی شاد
بسی دانشی برگرفته بیاد.
فردوسی (ملحقات شاهنامه) ، مسواک
لغت نامه دهخدا
(رَ)
فرانسیس هربرت. (1846-1924 میلادی) فیلسوف انگلیسی. از اصحاب مذهب اصالت تصور مطلق بود و با حکمای معاصر معارضه داشت و می گفت واقعیت حقیقتی کامل و لایتغیر است. اثر عمده اش نمود و بود (1893 میلادی) است. (دایره المعارف فارسی)
جیمز. (1693-1762 میلادی) منجم انگلیسی. وی کج نمایی نور و رقص محور زمین را کشف کرد. در 1742 میلادی مدیر رسد خانه سلطنتی بود. (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(بَ زَ)
دهی است از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه. سکنۀ آن 542 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ بَ رَ دَ)
دهی از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه واقع در 14 هزارگزی شمال خاوری ترکمان و 9 هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 267 تن است. آب آن از رود ایشلق و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از برزنی
تصویر برزنی
محلی
فرهنگ واژه فارسی سره
دری در آغل گوسفندان برای خروج یک به یک آن ها
فرهنگ گویش مازندرانی
دره ای در منطقه هزارجریب بهشهر، چشمه ای در روستای یخکش
فرهنگ گویش مازندرانی