- برتافتگی
- پیچیدگی پیچش
معنی برتافتگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عصبانیت
غیر قابل تحمل
عقل، فراست، زیرکی
آمادگی، آرایش، خود آرائی
بلند شدگی
برخاسته بودن، بلندشدگی
تحمل کردن
برگشته برگردیده، برگردانیده، پیچیده، سوراخ کرده سفته، تحمل کرده تاب آورده
پیچاندن، تا کردن، برگرداندن، خمانیدن
برگردیده، برگشته، پیچیده
بافته بودن انتساج
تابیدگی
Interlacement
переплетение
Verflechtung
переплетення
przeplatanie
entrelaçamento
intreccio
entrelazamiento
entrelacement
verstrengeling
การประสาน
jalinan
تشابكٌ
अंतर्संबंध
שְׁזִירָה
kuunganisha