جدول جو
جدول جو

معنی برابر - جستجوی لغت در جدول جو

برابر
منطبق، مساوی، مطابق، معادل
تصویری از برابر
تصویر برابر
فرهنگ واژه فارسی سره
برابر
مساوی، علی السویه، معادل، یکسان، بتساوی
تصویری از برابر
تصویر برابر
فرهنگ لغت هوشیار
برابر
مقابل، رو به رو، هم وزن، مساوی، هم سنگ، برای نشان دادن مقایسۀ دو چیز پس از اعداد قرار می گیرد مثلاً دوبرابر، ده برابر، هم زمان
برابر کردن: هم و زن کردن، یک اندازه کردن
تصویری از برابر
تصویر برابر
فرهنگ فارسی عمید
برابر
((بَ بَ))
هم وزن، هم سنگ، مطابق، معادل، مساوی
تصویری از برابر
تصویر برابر
فرهنگ فارسی معین
برابر
Equal
تصویری از برابر
تصویر برابر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برابر
равный
دیکشنری فارسی به روسی
برابر
gleich
دیکشنری فارسی به آلمانی
برابر
рівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
برابر
równy
دیکشنری فارسی به لهستانی
برابر
相等的
دیکشنری فارسی به چینی
برابر
igual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
برابر
uguale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
برابر
igual
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
برابر
égal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
برابر
gelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
برابر
เท่ากัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
برابر
setara
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
برابر
استعبادٌ
دیکشنری فارسی به عربی
برابر
समान
دیکشنری فارسی به هندی
برابر
שווה
دیکشنری فارسی به عبری
برابر
平等の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
برابر
같은
دیکشنری فارسی به کره ای
برابر
eşit
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
برابر
sawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
برابر
সমান
دیکشنری فارسی به بنگالی
برابر
برابر
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برابری
تصویر برابری
انطباق، موازنه، تساوی
فرهنگ واژه فارسی سره
برابربودن تساوی، هموزنی همسنگی تساوی، همواری، همدوشی همسانی همردیفی، تطابق مطابق بودن معادل بودن، برابری سال 1340 هجری شمسی با 1381 هجری قمری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برابری
تصویر برابری
برابر بودن، هم وزن یا هم سر بودن، رو به رو شدن
برابری کردن: با کسی رو به رو شدن، دعوی هم سنگی و هم زوری کردن، ستیزه کردن، همدوش و هم ردیف بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برابری
تصویر برابری
Equality, Parity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
равенство , паритет
دیکشنری فارسی به روسی
рівність , паритет
دیکشنری فارسی به اوکراینی