جدول جو
جدول جو

معنی بذأت - جستجوی لغت در جدول جو

بذأت
(اِ)
بد و زشت گفتار گردیدن. بذء. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بدزبان شدن. بیهوده گوی شدن. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بذاذت
تصویر بذاذت
بدحال شدن، ژولیده هیئت شدن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
بذأت. رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(بَ ءَ)
برائت. وارهیدگی و سلامت از گناه و عیب و جز آن. رهائی و خلاص و وارهیدگی. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(تَ فَءْ ءُ)
سخت خبه کردن کسی را. سخت خفه کردن، خوه کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بذاذت
تصویر بذاذت
پراشیدگی (بد حالی) سخت گذرانی بد حالی، تواضع (در لباس پوشیدن)
فرهنگ لغت هوشیار