هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، شانه سر، بوبویه، مرغ سلیمان، شانه به سر، پوپک، بوبه، کوکله، پوپو، پوپ، پوپش، بوبک، شانه سرک، بوبو، پوپؤک
هُدهُد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پَر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، شانِه سَر، بوبویِه، مُرغِ سُلِیمان، شانِه بِه سَر، پوپَک، بوبِه، کوکَلِه، پوپو، پوپ، پوپَش، بوبَک، شانِه سَرَک، بوبو، پوپُؤَک
آنچه بوی بد دهد. متعفن. گندیده. بویناک. مقابل خوشبوی و معطر. (فرهنگ فارسی معین). عفن. کریه الرایحه. گنده. (یادداشت مؤلف). منتن، منتین، بدبوی. (منتهی الارب). و رجوع به بدبو شود
آنچه بوی بد دهد. متعفن. گندیده. بویناک. مقابل خوشبوی و معطر. (فرهنگ فارسی معین). عفن. کریه الرایحه. گنده. (یادداشت مؤلف). مُنْتُن، مِنْتین، بدبوی. (منتهی الارب). و رجوع به بدبو شود
هدهد. مرغ سلیمان. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از هفت قلزم) (انجمن آرا) ، بد اصل و نسب: هم سگان را قلاده زرین است هم خران را خز است پشماکند خلف صدقت ار منم بگذار زادگان حرام بدپیوند. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 762)
هدهد. مرغ سلیمان. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از هفت قلزم) (انجمن آرا) ، بد اصل و نسب: هم سگان را قلاده زرین است هم خران را خز است پشماکند خلف صدقت ار منم بگذار زادگان حرام بدپیوند. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 762)
بدبوی. منتن و متعفن و چیزی که دارای بو و رایحۀ بد و نتن باشد و چیز گنده. (از ناظم الاطباء). منتن. عفن. نتن. دفر. دفره. گنده. (یادداشت مؤلف). مقابل خوشبو. (آنندراج). دفر، بدبو شدن طعام. (منتهی الارب). و رجوع به بدبوی شود
بدبوی. منتن و متعفن و چیزی که دارای بو و رایحۀ بد و نتن باشد و چیز گنده. (از ناظم الاطباء). منتن. عفن. نتن. دفر. دفره. گنده. (یادداشت مؤلف). مقابل خوشبو. (آنندراج). دَفَر، بدبو شدن طعام. (منتهی الارب). و رجوع به بدبوی شود