- بدبده
- کسی که وام خود را ندهد
معنی بدبده - جستجوی لغت در جدول جو
- بدبده
- بلدرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سمان، کرک، وشم، سمانه، کراک، ورتیج، سلویٰ
- بدبده
- کسی که وام خود را ندهد یا در دادن آن مسامحه و تاخیر می کند، بدحساب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، شانه سر، بوبویه، مرغ سلیمان، شانه به سر، پوپک، بوبه، کوکله، پوپو، پوپ، پوپش، بوبک، شانه سرک، بوبو، پوپؤک