جدول جو
جدول جو

معنی بداهه - جستجوی لغت در جدول جو

بداهه
خود آی آمده فرق سخن عشق و خرد خواستم از دل - گفت} آمده {دیگر بود و} ساخته {دیگر (شریف) نااندیش ناگه آی ناگه آینده زود انداز بداهت بدیهه
فرهنگ لغت هوشیار
بداهه
((بِ یا بَ هِ))
سخن بی اندیشه گفتن، بی تأمل سخن گفتن، بداهت، بدیهه
تصویری از بداهه
تصویر بداهه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلاهه
تصویر بلاهه
نادانی سادگی کانایی نابخردی، سست اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
خود آی آمده فرق سخن عشق و خرد خواستم از دل - گفت} آمده {دیگر بود و} ساخته {دیگر (شریف) نااندیش ناگه آی ناگه آینده زود انداز بنگرید به بداهه بدون اندیشه سخن گفتن یا شعر سرودن نیندیشیده نا اندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدائه
تصویر بدائه
سر آغاز، جمع بدیهه، خود آی ها آمده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بداهت
تصویر بداهت
ناگاه درآمدن، بی اندیشه سخن گفتن، بی تامل نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بداوه
تصویر بداوه
بیابانگردی دشت نشینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدانه
تصویر بدانه
تناوریدن فربهی تناوریدن فربهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدیهه
تصویر بدیهه
بدون طول تفکر، سخن یا شعر گفتن، در علوم ادبی شعر و سخنی که بدون تامل گفته شود، زودانداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بداهت
تصویر بداهت
ناگاه درآمدن، ناگاه آمدن چیزی، بی تامل سخن گفتن، آشکار و واضح بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدیهه
تصویر بدیهه
((بَ هِ))
بدون اندیشه سخن گفتن یا شعر سرودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بداهت
تصویر بداهت
((بَ هَ))
سخن بی اندیشه گفتن، بی تأمل سخن گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بداهت
تصویر بداهت
Extemporaneousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
екс템поралізм
دیکشنری فارسی به اوکراینی
การแสดงสด
دیکشنری فارسی به تایلندی
بطريقةٍ غير معيدةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
आकस्मिकता
دیکشنری فارسی به هندی
udhihirisho wa haraka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
অস্থিরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
اتفاقی نوعیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از باهه
تصویر باهه
میدان
فرهنگ لغت هوشیار