- بخاطر
- بجهت، بسبب، برای خاطر
معنی بخاطر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تک ندارد سیج ها (سیج خطر) سیج جوی خطرها: و از مخاطر ایمن باشد، . . توضیح این کلمه از صیغه خود مفرد ندارد. آنکه خود را بخطر اندازد
خطرها، چیزهایی که مایۀ تلف شدن کسی یا چیزی است، شرف ها، بزرگی ها، جمع واژۀ خطر
گازی است که از مواد مرطوب در حال تبخیر جدا شود یا بر اثر حرارت از مایعات یا جامدات بهوا رود
آنچه در دل گذرد، فکر، اندیشه، ادارک، خیال
ضمیر، ذهن، قلب، یاد، اندیشه، نیت، قصد
ماده ای که از مادۀ در حال تبخیر جدا شود و به هوا برود، صورت گازی ماده، گاز
((بُ))
فرهنگ فارسی معین
گازی که از مواد مرطوب در حال تبخیر جدا شود یا در اثر حرارت از مایعات یا جامدات برخیزد و به هوا رود
Vapor
Dampf
vapor
vapore
vapeur
ไอน้ำ
طويلٌ
वाष्प
אֵדִים
mvuke
বাষ্প