جدول جو
جدول جو

معنی بحران - جستجوی لغت در جدول جو

بحران
آشفتگی و تغییر حالت، تغییر حالت ناگهانی مریض تب دار که منجر به بهبودی یا مرگ او بشود
تصویری از بحران
تصویر بحران
فرهنگ فارسی عمید
بحران
تغییری است که بیمار پیدا میکند در تب ولرز که هر روز اضافه میشود
تصویری از بحران
تصویر بحران
فرهنگ لغت هوشیار
بحران
((بُ))
آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی، بالاترین مرحله یک جریان
تصویری از بحران
تصویر بحران
فرهنگ فارسی معین
بحران
چالش
تصویری از بحران
تصویر بحران
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بفران
تصویر بفران
(دخترانه)
معصوم و روپاک مانند برف (نگارش کردی: بهفران)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باران
تصویر باران
(دخترانه و پسرانه)
قطره های آب که بر اثر مایع شدن بخار آب موجود در جو زمین ایجاد می شود و بر زمین می ریزد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
ویژگی اوضاع و احوال آشفته در هر چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بعران
تصویر بعران
جمع بعیر، اشتران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحریان
تصویر بحریان
دریاییان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیران
تصویر بیران
ویران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکران
تصویر بکران
ته دیگ پلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
آشفتگی وانقلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
((بَ))
تغییر حالت و آشفتگی مریض، وضع غیرعادی در امری از امور مملکتی
فرهنگ فارسی معین
صادحٌ , عاليٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
Critical, Crucially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
critique, de manière cruciale
دیکشنری فارسی به فرانسوی
kritisch, entscheidend
دیکشنری فارسی به آلمانی
중대한 , 중요한
دیکشنری فارسی به کره ای
критический , критически
دیکشنری فارسی به روسی
سنگین , اہمیت سے
دیکشنری فارسی به اردو
গুরুতর , গুরুত্বপূর্ণভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
kritik, kritik bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
קריטי , בצורה קריטית
دیکشنری فارسی به عبری
重大な , 重要に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
критичний , критично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
गंभीर , महत्वपूर्ण तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
วิกฤต , อย่างสำคัญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
crítico, crucialmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
危急的 , 关键地
دیکشنری فارسی به چینی