جدول جو
جدول جو

معنی بالاهنگ - جستجوی لغت در جدول جو

بالاهنگ
(هََ)
کشندۀ بالا. جنیبت کش. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). پالاهنگ. پالهنگ، مشروحاً. مفصلاً. (ناظم الاطباء). و رجوع به تصریح شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جبلاهنگ
تصویر جبلاهنگ
جلبهنگ، تخم گیاه زردخار که برگ هایی شبیه برگ لوبیا دارد و بیخ آن را تربد زرد می گویند، جبلهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالاهنگ
تصویر پالاهنگ
افسار، کمند، بند، ریسمان، ریسمانی که به افسار اسب ببندند، برای مثال در پناه خرد نشین که خرد / گردن آز راست پالاهنگ (خاقانی - ۸۹۷)
فرهنگ فارسی عمید
وسیله ای مرکب از دوربین و میلۀ مدرج برای اندازه گیری ارتفاعات و تغییرات مختصر ارتفاع یا اختلاف تراز دو نقطه، کاتتومتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالاتنه
تصویر بالاتنه
قسمت بالای بدن از سر تا کمر، کنایه از قسمت بالای لباس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بافرهنگ
تصویر بافرهنگ
باادب، ادب آموخته، دانا، عاقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادآهنگ
تصویر بادآهنگ
دریچه، روزنه، دریچه که برای وزیدن باد باز کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادارنگ
تصویر بادارنگ
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، واترنگ، وارنگ، باتس، باتو
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
از پالا، کوتل، جنیبت و آهنگ، کشنده، کش،. کمند. (فرهنگ اسدی). بالاهنگ. (حاشیۀ نسخۀ خطی فرهنگ اسدی نخجوانی). دوالی که بر لگام بندند تا در روز جنگ بدان دست خصم بندند. (از فرهنگی خطی). طنابی که بر گوشۀ لگام بسته اسب را کشند. (رشیدی). کمندی که بر یک جانب لجام اسب بندند و اسب را بدان بکشند و گناهکار را نیز بدان محکم بربندند. (برهان). دنبالۀ افسار. قیاد:
او چه دانست که خسرو ز سران سپهش
کشته و خسته بهم درفکند شش فرسنگ
و آنکه ناکشته و ناخسته بماند همه را
طوقها سازد گرد گلو از پالاهنگ.
فرخی.
کشی ز روم بخوارزم بت پرستان را
فسار بر سرو بر دست نیز پالاهنگ.
معزی.
درگه خسروان همه دریاست
یک گهر نی و صدهزار نهنگ
در پناه خرد نشین که خرد
گردن آزر است پالاهنگ.
سنائی (از جهانگیری).
کمین گشائی قهرت بکهربا بخشد
قوای جاذبه رااز برای پالاهنگ.
نجیب الدین جرفادقانی (از جهانگیری).
، آنچه باعث تعلق باشد، کهکشان. و حسین خلف گوید: این لغت در اصل پالاآهنگ بوده یعنی جنیبت کش چه پالا بمعنی اسب جنیبت است که اسب کوتل باشد و آهنگ بمعنی کشیدن و چون در میان علمای فرس مقرر است که هرگاه خواهند دو کلمه را باهم ترکیب کنند اگر حرف آخر کلمه اول با حرف اول کلمه آخر از یک جنس باشد یک حرف را ساقط سازند بنابر آن یک الف را حذف کرده پالاهنگ خواندند. (برهان). و رشیدی گوید: ’... حق آنست که هنگ بمعنی کشنده باشد. پس در لغت اول (یعنی پالاهنگ) احتیاج به حذف الف نیست لکن در لغت پالهنگ احتیاج به حذف الف است چه در اصل پالاهنگ بوده مگر آنکه هنگ نیز در اصل آهنگ بود چنانچه جمعی گفته اند.’
لغت نامه دهخدا
تصویری از پالاهنگ
تصویر پالاهنگ
پالهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بافرهنگ
تصویر بافرهنگ
با ادب، ادیب، ادب آموخته، رفیع و بلند مرتبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالارنگ
تصویر پالارنگ
آهن و پولاد هندی پولاد و شمشیر جوهر دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبلاهنگ
تصویر جبلاهنگ
جبرآهنگ زردخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادآهنگ
تصویر بادآهنگ
((هَ))
صوت و نقش خوانندگی و گویندگی، انعکاس صدا، بادآهنج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالاتنه
تصویر بالاتنه
((تَ نِ))
بخش بالایی تنه از کمر به بالا، بخشی از یک لباس که آن بخش از بدن را می پوشاند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالاهنگ
تصویر پالاهنگ
((هَ))
افسار، مهار، کمند، پالهنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالامنش
تصویر بالامنش
بلند طبع
فرهنگ واژه فارسی سره
پالهنگ، قید، کمند، مقود، یوغ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
Tunefully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
de manière mélodieuse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بارنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
בצורה מלודית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
रागात्मक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
dengan melodi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
อย่างมีท่วงทำนอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodieus
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodiosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melódicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodiosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
悦耳地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodyjnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
мелодійно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodiös
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
мелодично
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
メロディーに
دیکشنری فارسی به ژاپنی