حاکم و غالب، (فرهنگ نظام)، غالب، زبردست، مقابل زیرچاق که بمعنی مغلوب و محکوم و فرمانبردار باشد، (غیاث اللغات) (آنندراج) : همدمان تو همه چابک و رند و تبچاق همه چون سرو بگلهای چمن بالاچاق، میرنجات (از آنندراج)
حاکم و غالب، (فرهنگ نظام)، غالب، زبردست، مقابل زیرچاق که بمعنی مغلوب و محکوم و فرمانبردار باشد، (غیاث اللغات) (آنندراج) : همدمان تو همه چابک و رند و تبچاق همه چون سرو بگلهای چمن بالاچاق، میرنجات (از آنندراج)