احمد بن علی بن احمد بن محمد بن عبداﷲ الربی باغایی مقری، مکنی به ابوالعباس، وی بسال 376 هجری قمری باندلس آمد و در مسجد جامع قرطبه به قرائت قرآن پرداخت، محمد بن ابی عامر ملقب به منصور او را برای تربیت پسرش عبدالرحمن انتخاب کرد، اما چندی بعد بر او خشم گرفت و ویرا تبعید کرد، باغایی در سال 345 هجری قمری در باغایه متولد شده و در ذیقعده 401 هجری قمری در گذشته است، (از معجم البلدان)
احمد بن علی بن احمد بن محمد بن عبداﷲ الربی باغایی مقری، مکنی به ابوالعباس، وی بسال 376 هجری قمری باندلس آمد و در مسجد جامع قرطبه به قرائت قرآن پرداخت، محمد بن ابی عامر ملقب به منصور او را برای تربیت پسرش عبدالرحمن انتخاب کرد، اما چندی بعد بر او خشم گرفت و ویرا تبعید کرد، باغایی در سال 345 هجری قمری در باغایه متولد شده و در ذیقعده 401 هجری قمری در گذشته است، (از معجم البلدان)
از مردم بازار، تاجر، کنایه از متداول در بازار یا در بین تودۀ مردم مثلاً لهجۀ بازاری، کنایه از بی کیفیت، کنایه از بدون ارزش هنری، مبتذل مثلاً رمان بازاری، کنایه از بی ادب، بی ظرافت، کنایه از در معرض دید همه، مانند افراد بازاری، مقتصدانه مثلاً چقد بازاری فکر می کرد
از مردم بازار، تاجر، کنایه از متداول در بازار یا در بین تودۀ مردم مثلاً لهجۀ بازاری، کنایه از بی کیفیت، کنایه از بدون ارزش هنری، مبتذل مثلاً رمان بازاری، کنایه از بی ادب، بی ظرافت، کنایه از در معرض دید همه، مانند افراد بازاری، مقتصدانه مثلاً چقد بازاری فکر می کرد
مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند
مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند
ساگایی، یکی از قبایل ساکن سیبری در ایالت تومسق، در حوضۀ نهر آباقان نزدیک به مغولستان شمال غربی، و آن به سه تیره قاچینز و تویبال و قزیل تقسیم میشود، (قاموس الاعلام ترکی)
ساگایی، یکی از قبایل ساکن سیبری در ایالت تومسق، در حوضۀ نهر آباقان نزدیک به مغولستان شمال غربی، و آن به سه تیره قاچینز و تویبال و قزیل تقسیم میشود، (قاموس الاعلام ترکی)
دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. سکنه 291 تن. آب از قنات. محصول آنجا غلات چغندر، بن شن. شغل اهالی آن زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. سکنه 291 تن. آب از قنات. محصول آنجا غلات چغندر، بن شن. شغل اهالی آن زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
منسوب به بادام. بصورت بادام: چشمان بادامی چشمان بشکل بادام، لوزینه لوزینج، لوزی (یعنی چهار ضلعی لوزی)، قسمی از حلویات نان بادامی، قالی هایی که در زمان قاجاریه در (سربند) بافته میشد نقشه آنهاشامل بوته های ترمه یی است. این بوته ها متن قالی را گرفته و از جهت شباهت به (گلابی) و (بادامی) معروف است. حاشیه آن نقشه ای از خطوط راه راه دارد
منسوب به بادام. بصورت بادام: چشمان بادامی چشمان بشکل بادام، لوزینه لوزینج، لوزی (یعنی چهار ضلعی لوزی)، قسمی از حلویات نان بادامی، قالی هایی که در زمان قاجاریه در (سربند) بافته میشد نقشه آنهاشامل بوته های ترمه یی است. این بوته ها متن قالی را گرفته و از جهت شباهت به (گلابی) و (بادامی) معروف است. حاشیه آن نقشه ای از خطوط راه راه دارد