- باطس
- یونانی توت سه گل
معنی باطس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی شده ناژو از گیاهان صنوبر
پابند وگرفتار
فراخ کننده، گسترنده
پنهان، خلاف ظاهر
لغو، بیهوده، یاوه، دروغ، نادرست، مقابل حق
بر روی خفته
سختی رسیده، فقیری که در خور ترحم است، محتاج شونده
بی نوا سختی رسیده ناتوان
درون
بی هوده، تباه، نادرست
کم کننده حق کسی، ظالم
پامس، پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده
پنهان، اندرون، درون چیزی، داخل هر چیز
ناچیز، ناحق، بی اثر، بیهوده، یاوه، پوچ
باطل گفتن: بیهوده گفتن، یاوه گفتن، ناحق گفتن،برای مثال بلی مرد آن کس است از روی تحقیق / که چون خشم آیدش باطل نگوید (سعدی - ۸۲)
باطل گفتن: بیهوده گفتن، یاوه گفتن، ناحق گفتن،
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، واترنگ، وارنگ، باتو
بامداد، شنوسه آور (شنوسه عطسه)
ابیشه (جاسوس)
جعبه
گستراننده، گشاینده، فراخ کننده، فراخی دهنده، از نام های خداوند
عذاب، قوت ودلیری فرانسوی نر آوا بم بیم، سختی، دلیری بمترین صدای مرد مقابل سیرانو. قوت دلیری شجاعت، خشم غضب، عذاب سختی شدت، بیم خوف
شجاعت، دلیری، قوت، خشم، خوف، عذاب، شدت، سختی
ویژگی صدای بم مرد، خوانندۀ مرد که صدای بم دارد، قسمتی از قطعۀ موسیقی که این خواننده اجرا می کند، مجموعه ای از خوانندگان گروه کر که صدای بم مردانه دارند
بم ترین صدای مرد در موسیقی، بم ترین و بزرگترین ساز زهی در ارکستر