جدول جو
جدول جو

معنی باشار - جستجوی لغت در جدول جو

باشار
(پسرانه)
مقاومت، مقابله، چاره، علاج، درمان (نگارش کردی: باشار)
تصویری از باشار
تصویر باشار
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تیر ستبر که در پوشش خانه ها بکار برند چوب بزرگ و ضخیم که دو سر آنرا بر بالای دو دیوار ساختمان گذارند و سر تیره های سقف را روی آن قرار دهند حمال سرانداز شاه تیر بالا گر، ستون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشرا
تصویر باشرا
فاشرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشام
تصویر باشام
پرده در، پرده ساز سیم ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسار
تصویر باسار
آماده و مهیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باهار
تصویر باهار
کاسه وظرف غذا خوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازار
تصویر بازار
محل خرید و فروش کالا، و اجتماع خریداران و فروشندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشور
تصویر باشور
(پسرانه)
جنوب (نگارش کردی: باشور)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باژار
تصویر باژار
(پسرانه)
شهرک، بازار، مکان داد و ستد (نگارش کردی: باژار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاشار
تصویر یاشار
(پسرانه)
جاوید، عمرکننده، زندگی کننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بازار
تصویر بازار
جای داد و ستد و خرید و فروش کالا، محل اجتماع و داد و ستد فروشندگان و خریداران، کوچۀ سرپوشیده که دارای چندین مغازه یا فروشگاه باشد
بازار مشترک: در علم اقتصاد جامعۀ اقتصادی به وجودآمده به وسیلۀ چند کشور به منظور تقلیل تعرفۀ گمرکی، اتخاذ سیاست مشترک در امور حمل و نقل و تقویت مؤسسات اقتصادی
بازار مکاره: بازاری که سالی یک بار برای مدت چند روز در محلی تشکیل می شود و از شهرهای مختلف یا از کشورهای دیگر اجناسی برای نمایش یا خرید و فروش به آنجا می آورند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باشام
تصویر باشام
هر نوع پرده، خواه پردۀ خانه یا پردۀ ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باهار
تصویر باهار
ظرف، کاسه، خنور، ظرفی که در آن خوراک باشد، نوعی خوانندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازار
تصویر بازار
محل خرید و فروش کالا، نیرنگ، فریب، پیشامد، ماجرا، بهانه، بیهودگی، مجازاً ارزش و اعتبار
بازار شام: کنایه از شلوغی و ازدحام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باشام
تصویر باشام
مقنعه، روسری، واشام، واشامه، باشامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باهار
تصویر باهار
ظرف، آوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالار
تصویر بالار
شاه تیر سقف، تیر چوبی بزرگ و دراز و ستبری که در سقف به کار رفته، شاه تیر، پالار، پالاری، بالاگر، حمّال، سرانداز، افرسب، فرسپ، داربام، برای مثال به چشمت اندر بالار ننگری تو به روز / به شب به چشم کسان اندرون ببینی کاه (رودکی - ۵۱۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشار
تصویر بشار
گرفتار وپای بند، عاجز، محبوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشا
تصویر باشا
باشنده، موجود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشار
تصویر بشار
((بَ))
زرکوب، سیم کوفت
فرهنگ فارسی معین