جدول جو
جدول جو

معنی بازگو - جستجوی لغت در جدول جو

بازگو
تکرار سخن، بازگفتن، بازگوینده
بازگو کردن: سخنی را تکرار کردن، سخن گفته را دوباره گفتن
تصویری از بازگو
تصویر بازگو
فرهنگ فارسی عمید
بازگو
بازگوی، بازگویه، تکرار، اعادۀ چیزی که گفته شده باشد، (ناظم الاطباء)، واگویه، تکرار سخن:
غصه ها هست در دلم که زبان
زهرۀ بازگو نمیدارد،
خاقانی،
صحبت شبهای میخواران ندارد بازگو
چون ز مجلس میروی بیرون لب پیمانه باش،
صائب (از آنندراج) (ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا
بازگو
تکرار سخنی
تصویری از بازگو
تصویر بازگو
فرهنگ لغت هوشیار
بازگو
راوی، روایتگر، قصه گو، ناقل، واگو، بازگویه، تکرار، روایت، نقل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که از طرف دولت یا رئیس یک اداره مامور تحقیق و رسیدگی به امری یا کاری می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازگون
تصویر بازگون
باژگون، واژگون، سرنگون، وارون
فرهنگ فارسی عمید
رجوع به بازگو شود
لغت نامه دهخدا
سرنگون، واژگونه، وارونه، برگشته، (ناظم الاطباء)، واژگون، (آنندراج) (فرهنگ ضیاء) :
بازگون است جمله کار جهان
تا بحدی که ماورای حدست،
بدرالدین چاچی (از فرهنگ ضیاء)،
و رجوع به بازگونه و واژگونه شود، مقابل برنده در قمار، قسمی از کبوتر، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازگون
تصویر بازگون
وارونه، واژگونه، برگشته
فرهنگ لغت هوشیار
مفتش، کسی که ماموریت پیدا میکند از کسی در مورد امری یا اتهامی تحقیق و وارسی کند، بازجوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
مأمور تحقیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
المحقّق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
Inquisitor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
inquisiteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چشمه ای در روستای یخکش بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
पूछताछकर्ता
دیکشنری فارسی به هندی
بازجو
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
بازجو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
তদন্তকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
mchunguzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
sorgucu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
심문관
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
審問官
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
חוֹקֵר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
ผู้สอบสวน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
penyidik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
инквизитор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
ondervrager
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
inquisidor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
inquisitore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
inquisidor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
inkwizytor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
інквізитор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
Inquisitor
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازجو
تصویر بازجو
审问者
دیکشنری فارسی به چینی