- بازرسی
- عمل بازرس تفتیش
معنی بازرسی - جستجوی لغت در جدول جو
- بازرسی
- کار و عمل بازرس، تفتیش
- بازرسی
- عمل بازرس، تفتیش
- بازرسی
- Inspection, Scrutiny
- بازرسی
- инспекция , расследование
- بازرسی
- Inspektion, Untersuchung
- بازرسی
- інспекція , перевірка
- بازرسی
- inspekcja, badanie
- بازرسی
- 检查 , 审查
- بازرسی
- inspeção, escrutínio
- بازرسی
- ispezione, esame
- بازرسی
- inspección, escrutinio
- بازرسی
- inspection, examen
- بازرسی
- inspectie, onderzoek
- بازرسی
- การตรวจสอบ , การตรวจสอบ
- بازرسی
- pemeriksaan
- بازرسی
- تفتيشٌ , فحصٌ
- بازرسی
- निरीक्षण , जांच
- بازرسی
- בְּדִיקָה , בדיקה
- بازرسی
- 検査 , 精査
- بازرسی
- 검사 , 조사
- بازرسی
- denetim, inceleme
- بازرسی
- ukaguzi, uchunguzi
- بازرسی
- পরিদর্শন , পর্যালোচনা
- بازرسی
- معائنہ , معائنہ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کار و عمل بازپرس، پرسش و سؤال مکرر از متهم، استنطاق
پرسش مکرر، از نظر حقوقی، پرسشی است که بازپرس از مدعی و مدعی علیه یا متهم و یا مرتکب جرم کند و نتیجه را در پرسش نامه ای رسمی نویسد و آن گاه با توجه به جواب ها قرار صادر نماید، عمل بازپرس
مامور جهت رسیدگی به کارهای اداره دیگر یا کارمندان آن
کسی که از طرف اداره یا وزارتخانه ای مامور شود که به کارهای یک اداره یا بعضی از کارمندان آن رسیدگی کند، مفتش
Inspector
инспектор
Inspektor
інспектор
inspektor